دیباچه

دیباچه

تو همانی که می اندیشی
دیباچه

دیباچه

تو همانی که می اندیشی

تست روانشناسی میزان جذابیت زوجین

تست روانشناسی میزان جذابیت زوجین




با خواندن اولین تست با  انتخاب گزینه مناسب به سوالی که هر گزینه مشخص کرده بروید و به آن سوال جواب دهید. مثلاً اگر گزینه پ سوال ۱ را انتخاب کردید دیگر لزومی ندارد سوال ۲ و ۳ را پاسخ دهید فقط کافی است به سوال ۴ مراجعه کنید.

   

۱) بیش از همه دوست دارید به کجا سفر کنید:
الف) پکن: رجوع شود به سوال ۲ ب) توکیو: رجوع به سوال ۳ پ) پاریس: رجوع به سوال ۴ 

۲) آیا تا به حال با دیدن فیلم ترحم‌انگیزی به گریه افتاده‌اید؟!

الف) بله: رجوع به سوال ۴ ب) خیر: رجوع به سوال ۳  
۳) اگر با نامزدتان قرار داشته باشید و او یک ساعت بعد هم سر قرار نیاید چه کار می‌کنید؟!
الف) نیم ساعت دیگر صبر می‌کنید: رجوع به سوال ۴ ب) فوری از محل قرار می‌روید: رجوع به سوال ۵ پ) آنقدر صبر می‌کنید تا بیاید: رجوع به سوال ۶  
۴) آیا دوست دارید به تنهایی به سینما بروید؟
الف) بله: رجوع به سوال ۵ ب) خیر: رجوع به سوال ۶  
۵) اگر در ابتدای آشنایی با نامزدتان او بخواهد دست شما را بگیرد چه واکنشی نشان می‌دهید؟
الف) از این کار امتناع می‌کنم : رجوع به سوال ۶ ب) برای مدت کوتاهی دستش را می‌گیرم: رجوع به سوال ۷ پ) پیشنهادش را قبول می‌کنم و دستش را می‌گیرم: رجوع به سوال ۸  
۶) آیا شما فرد شوخ طبعی هستید؟
الف) بله: رجوع به سوال ۷ ب) خیر: رجوع به سوال ۸   
۷) به نظرتان مدیر توانایی هستید؟ 
الف) بله: رجوع به سوال ۹ ب) خیر: رجوع به سوال ۱۰  
۸) اگر امکان داشت دوباره به دنیا بیایید دوست داشتید چه جنسیتی داشته باشید؟
الف) مرد: رجوع به سوال ۹ ب) زن: رجوع به سوال ۱۰ پ) اهمیتی ندارد: شخصیت نوع ۴
۹) آیا در آن واحد بیش از یک دوست صمیمی دارید؟
الف) بله: شخصیت نوع ۲ ب) خیر: شخصیت نوع ۱
۱۰) آیا به نظرخودتان فرد باهوشی هستید؟ 
الف) بله: شخصیت نوع ۲ ب) خیر: شخصیت نوع ۳  



پاسخ تست
شخصیت نوع یک؛ به شما تبریک می‌گوییم: شما برای همسرتان فرد بسیار جذابی هستید. حتی از منظر او شما زیبایی چشم‌گیری دارید. نه تنها ترکیب ظاهری زیبایی دارید. بلکه
شخصیت شوخ‌طبع و لطیفی دارید. شما فرد فرهیخته‌ای هستید و می‌دانید که با همسرتان چگونه کنار بیایید و وقت‌تان را در اختیارش بگذارید.به این ترتیب است که شما فرد دلخواه او به شمار می‌روید.



شخصیت نوع دو؛ کاملا" خوب: شما به راحتی همسرتان را جذب می‌کنید اما خودتان را به این راحتی در دام عشق گرفتار نمی‌کنید. شوخ طبعی تان او را وادار میکند تا با شما کنار بیاید. او از بودن در کنار شما احساس شادمانی بسیاری دارد.



شخصیت نوع سه؛ بد نیست: شما نمی‌توانید به خوبی نامزدتان را به خود جذب کنید. اما خصوصیات جالب توجهی دارید که او بتواند با تکیه بر آنها با شما کنار بیاید. سعی می‌کنید برای مشاهده امور مختلف دیدگاه یگانه‌ای داشته باشید. شما در چشم دوستانتان فردی کاملاً صمیمی هستید.



شخصیت نوع چهار؛ مواظب باشید:شما نمی‌توانید نامزدتان را به خود جذب کنید چرا که دانش و ارزشهای غریزی انسانی والایی برخوردار نیستید. گاهی مواقع از خودتان بی‌تفاوتی‌هایی نشان می‌دهید به همین دلیل است که مورد پسند همسرتان نیستید .

ماجراهای من و نی نی

سلام به دوستای عزیزم

اینقدر همه حال نی نی و خودمو پرسیدن تصمیم گرفتم یه پست هم از خودمون بنویسم

نی نی الان توی هفته ۲۷ و ماه ۷ بارداریه حالشم الحمدالله خوبه و حسابی هم شیطونی می کنه!

واسه خودش فوتبال بازی میکنه بعضی وقتها که سر کارم آنچنان تکونهایی میخوره که من همینطوری میمونمواسه نی نی لوازمشم خریدیم فقط تخت و کمد مونده که امروز قراره خریداری بشه .

روز شماری می کنم پسر گلم (سورنای عزیزم) زودتر به دنیا بیاد دکتر گفته ۲۰ بهمن ماه

دعاکنید همه چیز به خوبی و خوشی پیش بره و سالم و سلامت به دنیا بیاد

راستی از باباش بگم که چقدر خوشحالهههههههههههههههههههههههههیه عکس هم ازش دارم (۳ بعدیه)خیلی دوست داشتم براتون بزارم ولی نشدیعنی بلد نبودم

یه خبر اینم عکس سورنا


آدم موفق چه کسی است؟

آدم موفق چه کسی است؟ 


موفقیت،بزرگترین آرزوی بشر تعریف موفقیت: بیشتر دانشمندان و نویسندگان سعی کرده‌اند تعریف جامع و کاملی از موفقیت ارائه دهند تا مورد استفاده همگان قرار گیرد، اما شمار فراوان این تعاریف خود موجب گردیده است که تا به حال توصیف دقیق و مشخصی از این کلمه در دست نباشد و در واقع ندانیم که اصولاً موفقیت چیست و ما دستیابی به چه چیزهایی را موفقیت می‌نامیم. یکی از دلایل عمده ی تعدد تعاریف موفقیت، برداشت‌های گوناگونی بوده که از این مفهوم شده است.


بسا افرادی که به دلیل دستیابی به خواسته‌هایشان، خود را موفق و کامیاب می‌پندارند، امّا این موفقیت‌ از نظر دیگران چندان ارزش و اعتباری ندارد. و یا افرادی هستند که احساس می‌کنند، موفق شده‌اند ولی وقتی واقعاً در آن تفکر می‌کنند، می‌بینند پدیده ی فوق واقعاً، آن موفقیتی که فکر می‌کردند نیست. بنابراین موفقیت امری نسبی بوده و هرگز تعریف واحدی به خود نمی‌پذیرد.


«آرامش و اطمینان، بهترین موفقیت است»

آلفرد اوستن در نظر اکثریت مردم فرد موفق کسی است که به آرزوهای خود رسیده و در درون،احساس رضایت خاطر دارد، که این خود حاصل تلاش و کوشش مداوم در زندگی می‌باشد. البته این را هم باید دانست که هیچکس واقعاً موفق نیست، مگر آنکه خوشبخت باشد و خوشبخت کسی است که کاری مفید و با ارزش انجام دهد. می‌توان گفت موفقیت به مفهوم برخورداری از بسیاری مواهب است، از جمله: رفاه نسبی در زندگی، کسب احترام، بزرگی و عزّت در محیط کار و در عرصه ی اجتماع، رهایی از نگرانی، سرخوردگی و شکست.

موفقیت یا کامیابی هدف زندگی است، هر انسانی خواهان موفقیت بوده و طالب بهترین چیزهایی می‌باشد که از روزگار می‌تواند بدست آورد. نخستین و بهترین ایستگاه آن است که از هم اکنون خود را در شمار افراد منتخبی قرار دهید که می‌خواهند از روزگار کام ستانند. موفقیت، جریان مداومی است که ضمن آن مشتاق و آرزومند توفیق‌های بیشتری هستیم. و در واقع راه موفقیت همیشه در دست ساختن است. موفقیت پیش رفتن در مسیر است، نه به نقطه ی پایان رسیدن.

موفقیت واقعی چیست؟ کوشیدن، جستن، یافتن و هرگز تسلیم نشدن راز موفقیت واقعی است؛ که اگر به آن دست یابیم با تمام وجود احساس رضایت خواهیم کرد. در این سلسله مقالات به هفت اقدام اشاره می کنیم که با انجام آنها به موفقیت واقعی می‌توان دست یافت: در این مقاله به بحث نیروهای درونی می پردازیم.

1- نیروهای درونی خود را آزاد کنید: امام علی (ع) می‌فرماید: آیا می‌پنداری که جسم کوچکی هستی، در حالی که در درون تو جهان بزرگی نهفته است. لحظاتی با خود خلوت کنید، در چشمه ی صاف و فراوان اندیشه‌ها، غرق شوید و نیروهای عظیم و حیات‌بخش خود را در نظر آورید!


کاوش‌ها و پژوهش‌های عصر حاضر در مورد انسان حاکی از آن است که برخلاف آنچه تصور می‌کنند، انسان‌ها، کم یا بیش دارای منابع و ذخایر بالقوه و خداداد مشابهی هستند و از این لحاظ تفاوت فاحشی بین آنها وجود ندارد.

عده‌ای این استعداد و ذخایر را در وجود خویش کشف می‌کنند و با بکار بستن آن به نتایج عظیم و شگرفی دست می‌یابند و عد‌ه‌ای دیگر از توانایی‌های بالقوه ی خود استفاده نکرده و آنرا با خود به گور می‌برند. تفاوت انسان‌های موفق جهان با سایر افراد در همین است.


نیروهای آشکار و پنهانی که در درون انسان وجود دارد و متناسب با شرایط محیطی خاص، از طریق نظام عصبی واکنش نشان می‌دهند عبارتند از: شعور و آگاهی، قدرت جسمانی، عشق و علاقه، نبوغ و خلاقیّت، ایمان، پشتکار، خشم، شهوت، کینه، اعتماد به نفس، اراده، شادی و نشاط، غم و اندوه، ضعف و کسالت، اضطراب و نگرانی، حساسیت، کنجکاوی، مهر و محبت و ...


هر یک از این نیروها همانند یک بردار، دارای شدت و جهت معینی هستند که اندازه و جهت آن در افراد مختلف و در حالت‌های گوناگون با یکدیگر تفاوت دارد. این نیروها نیز فعال نیستند و تأثیر چندانی در رفتارها ندارند. فرآیند مجموع این نیروهاست که روحیه و عملکرد انسان را شکل می‌دهد و او را وادار به بازتاب در مقابل عوامل محیطی می‌کند. اگر این نیروها تحت تأثیر محرک‌ها با شرایط ویژه‌ای آزاد و همسو شوند، نیروی عظیمی پدید می‌آید که دارای انرژی خارق‌العاده‌ای است و انسان را بسیار نیرومند می‌کند به طوری که قادر خواهد بود حتی بعضی از کارهای غیرممکن را، ممکن کند.


اگر همسو شدن نیروها در جهت مثبت باشد، انرژی بیکران آزاد خواهد شد و انسان را در جهت مثبت به منظور سازندگی حرکت می‌دهد و اگر این نیروها به هر دلیل و تحت هر شرایطی در جهت منفی و مخالف، همسو شوند، آنگاه همین نیروی عظیم در جهت تخریب و نابودی انسان عمل می‌کند. سستی و تنبلی، افسردگی و کسالت روحی، خشم و خشونت، کشتار دسته‌جمعی، قتل عام و بسیاری از رویدادهای دیگر، از همین قبیل است. 


«موفقیت همیشه با ذهنیت‌های مثبت ایجاد می‌گردد و زاییده ی آن است.»

شاه آبادی «وین دایر» در تشریح تصویر یک شخصیت سالم می‌نویسد: «داشتن انرژی سرشار و قابل ملاحظه، از ویژگی‌های شخصیت سالم است. شور زندگی در وجودش موج می‌زند. عشق و اشتیاق، انرژی پر قلیانی را در او متمرکز می‌کند و او را به چنین تکاپو وا می‌دارد. ساعات کمی را به خواب اختصاص می‌دهد و مفهوم بی‌حوصلگی و کسالت را نمی‌فهمد. مجموعه رویدادهای زندگی‌اش، حاصل احساسات، اندیشه‌ها، تلاش‌ها و فرصت‌هاست، حتی اگر در زندان باشد، فکر خود را بطور بدیهی بکار می‌اندازد تا با استفاده از اوقات، از فلج شدن شور و شوقش نسبت به زندگی جلوگیری کند.» پس نتیجه می‌گیریم که اگر این نیروها به طور سازنده و مثبت با یکدیگر جمع شوند، چگونه به خدمت انسان در می‌آیند. حال وقت آن است که ابتدا این نیروها را آزاد کرده، سپس در جهت مثبت بکار گیریم. با این کار، نیروی درونی ما بسیار قدرتمند می‌شود و قادر خواهیم بود اختیار زندگی و سرنوشت خویش را در قلمرو ممکن‌ها بدست گیریم.


امام علی (ع) می‌فرماید: درد تو از توست، ولی تو بدان بصیرت نداری و درمان تو نیز در درون توست، لیکن تو بدان آگاهی نداری.

قهر و آشتى های دوست داشتنی

قهر و آشتى های دوست داشتنی

قهر و آشتى های دوست داشتنی

((بخشیدن گناه را شعار خود گردان! و به نیکویى ها به طور معروف فرمان ده ! و از نادانان روى بگردان))

سوره اعراف, آیه 199

 

نیاز به داشتن هم صحبت ، عشق ، علاقه و دوست داشتن یکدیگر میان هر دو جنس -زن و مرد- و به خصوص همسران ، خصوصیتى مشترک است.

 

اگر از هر کدام از همسران خواسته شود تا در مورد زندگیشان مطالبى بگویند و یا بنویسند, حرفهاى زیادى براى گفتن خواهند داشت و البته این موضوع چندان تعجبى هم ندارد . چرا که همه ی زنان و مردان خوبى و زیبایى را دوست دارند. چیزى که مایه ی تعجب مى باشد این است که با وجود شناخت زنان و مردان از خوبیها و بدیها, گاهى آنان زشتى را بر زیبایى ترجیح مى دهند.

نمى توان گفت که قهر کردن کار زشتى مى باشد چرا که گاهى قهر ، آخرین و شاید بهترین وسیله ی مقابله با افرادى باشد که ادامه ی ارتباط با آنان به ضرر مى باشد. با این تعریف و با این وجود آیا قهر و دورى از هم باید در زندگى همسران جایى داشته باشد؟

تصور اغلب زوجین بر این است که براى داشتن یک ارتباط صحیح و منطقى در زندگى مشترک باید به آن گونه رفتار نمایند ،که دوست دارند با خودشان آن گونه رفتار شود. در حالى که واقعیتهاى زندگى خلاف این را مى گویند.

گاهى همسران ارتباط خویش را با یکدیگر قطع و به اصطلاح از همدیگر قهر مى کنند چرا که معتقدند که احساس آنها نادیده گرفته شده و یا مى شود. باید در نظر داشت, تمامى اعضاى خانواده نیازمند این مى باشند تا احساس آنها مورد تإیید باشد. به این ترتیب براى اینکه همسران مدام در حال آشتى و صلح و صفا با یکدیگر باشند لازم است به احساسات و نظریات یکدیگر احترام بگذارند.

 باید توجه داشت احساس و عاطفه, انرژى در حال حرکت مى باشد. این انرژى به تمامى انسانها و اعضاى یک خانواده به عنوان رکن رکین جامعه امکان مى بخشد تا در برابر آنچه نیازهاى اولیه او را تهدید مى کند بایستد. بدون این انرژى که وصفش گذشت (احساس و عاطفه) انسانها نمى توانند در راستاى حفظ شإن و ارزشمندى خودشان حرکت نمایند.

 لازمه ی ارتباط مناسب و متناسب میان همسران و اعضاى خانواده, خودآگاهى واقعى مى باشد و این هم مستلزم آن مى باشد که زن و مرد از حد و مرزهاى خود مطلع و آگاه باشند. هر زن یا مردى مسئول احساسات, تصورات, برداشتها و امیال خویش است.

به واقع زوجین توانایى دوست داشتن و عشق ورزیدن دارند که به هر کدامشان امکان مى بخشد تا خود و دیگران را دوست بدارند و واضح است که در حالت صلح و آشتى این عشق و محبت و دوستى است که حرف اول را خواهد زد.

براى اینکه همسران با یکدیگر مدام در حالت آشتى و صلح و صفا به سر ببرند باید به تمایز خود با طرف مقابلشان ایمان داشته و به دیده ی احترام بنگرند. همه ی انسانها نیازمند داشتن یک هویت مستقل و دوست داشتنى مى باشند و هویت زنان و مردان همانا تفاوتهاى میان آنهاست. هر زن و یا مردى موجودى منحصر به فرد و تکرار نشدنى است که فردیت او معادل هویتش مى باشد.

 

همسران باید بدانند که حتى میان نزدیکترین انسانها به همدیگر, فاصله اى لایتناهى وجود دارد و در این میان مى توان زندگى بسیار شیرین و لذت بخشى را ساخت به شرط اینکه همسران بتوانند فاصله میان خود را دوست داشته باشند.

 

منبع : ماهنامه پیام زن – با تغییر و تلخیص

مقالات مرتبط :

«هم» به علاوه «سر»!

یادمان رفت که عاشق بودیم

کلید زندگی موفق: بگویید "متشکرم"