دیباچه

دیباچه

تو همانی که می اندیشی
دیباچه

دیباچه

تو همانی که می اندیشی

سورنا


با سلام خدمت دوستای عزیزم


با نزدیک شدن به تاریخ زایمانم حسابی سنگین شدم حالم هم زیاد تعریفی ندارهیه حساسیت عجیبی دارم تازه گلو درد هم گرفتمممممممم

ولی از صمیم قلب خوشحالم که به تولد پسر گلم نزدیک میشم

باباش هم کلی خوشحاله داره بابا میشه یه غرور خاصی پیدا کرده

برامون دعا کنید من از شنبه مورخ 87/10/28 دارم میرم مرخصی زایمان





من شنبه و یکشنبه مرخصی بودم ولی خیلی بهم سخت گذشت داشتم از خونه نشینی دیوونه میشدم بیچاره خانومهای خونه دار ،مگه چقدر میشه غذا درست کرد،تمیز کرد با تلفن صحبت کرد ،خوندن کتاب و دیدن تلوزیون و...

وایی داشتم میمردم دو شنبه تا صبح بیدار بودماز دل درد و کمردرد داشتم میمردم

خلاصه آقای همسر که متوجه حال زار بنده شد گفت پاشو لباساتو بپوش بریم سر کار تو توی خونه حالت بدتر میشهمنم از خدا خواسته دویدم به طرف محل شرکت

خلاصه میخوام اینقدر بیام سر کار تا سورنا به دنیا بیاد



یه داستان کوچیک

فاصله دخترک تا پیرمرد یک نفر بود، روی نیمکتی چوبی، روبروی یک آبنمای سنگی. پیرمرد از دختر پرسید:


- غمگینی؟

- نه

-مطمئنی؟

- نه.

- چرا گریه می کنی؟

- دوستام منو دوست ندارن.

- چرا؟

- چون قشنگ نیستم

- قبلا اینو به تو گفتن؟

- نه.

- ولی تو قشنگ ترین دختری هستی که من تا حالا دیدم.

- راست می گی؟

- از ته قلبم آره


دخترک بلند شد پیرمرد رو بوسید و به طرف دوستاش دوید، شاد شاد. چند دقیقه بعد پیرمرد اشک های شوقش رو پاک کرد، کیفش رو باز کرد، عصای سفیدش رو بیرون آورد و رفت.



طلوع

چشم صنوبران سحر خیز

بر شعله بلند افق خیره مانده بود .

دریا، بر گوهر نیامده ! آغوش می گشود .

سر می کشید کوه،

آیا در آن کرانه چه می دید ؟

پر می کشید باد،

آیا چه می شنید، که سرشار از امید،

با کوله بار شادی،

از دره می گذشت ،

در دشت می دوید !

***

هنگامه ای شگفت ،

یکباره آسمان و زمین را فرا گرفت !

نبض زمان  و قلب جهان، تند می تپید

دنیا،

در انتظارمعجزه ... :

خورشید می دمید !

تنهایی

تنها چرا؟ باماباش

آسیب‌شناسی یک رفتار شخصیتی


انسان تنها

همه مردم کم و بیش احساس تنهایی می‌کنند. یکی از جنبه‌های تنهایی این است که فرد می‌پندارد خانواده یا دوستانش او را درک نمی‌کنند و پذیرای او نیستند. بیم و نگرانی ناشی از تنهایی ممکن است ریزه‌کاری‌های ساده زندگی را نیز تحت تأثیر قرار دهد.

بیشتر انسان‌ها از احساس تلخ  تنهایی و جدایی و طرد شدگی و بیگانگی با دیگران شکایت دارند ، بعضی نیز می‌خواهند تنها باشند و از قید و بندهایی که احساس می‌کنند اجتناب ناپذیرند بگریزند ، برخی دیگر نیز به دنبال حس عروج و تعالی در تنهایی هستند و برخی دیگر از این‌که گاهی تنها باشند ، لذت می‌برند.

 

شاید از جمله ویژگی‌های آدمی‌این باشد که گاهی در طول حیاتش تنهایی را تجربه می‌کند و کمتر اشخاصی را می‌توان یافت که از همیشه تنها ماندن لذت ببرند. معمولاً روان شناسان به 3 نوع تنهایی اشاره می‌کنند:

1. تنهایی اجتماعی: زمانی است که شخص از شبکه‌ای از دوستان و آشنایان که با ایشان شریک زندگی شود، محروم است.

2. تنهایی موقعیتی: وقتی اتفاق می‌افتد که برخی از اوضاع و احوال زندگی فرد، سبب می‌شود او خود را تنها احساس کند.

3. تنهایی عاطفی: معمولا از نارسایی‌ها در برقراری روابط صمیمی ‌ناشی می‌شود. این شکل تنهایی نه موقعیتی است و نه معلول فقدان روابط اجتماعی.

 

تنهایی چیست؟

زندگی بدون رابطه‌ای نزدیک و توام با این احساس که مقدار و کیفیت روابط مورد آرزوی شخص بالاتر از مقدار و کیفیت روابط فعلی باشد ، تنهایی نام دارد. اما باید توجه داشته باشیم افرادی که ترجیح می‌دهند در انزوا به سر برند تا به کار خود ادامه دهند ، مانند بسیاری از نویسندگان و هنرمندان، تنها هستند ولی تنهایی برآنان لزوما صادق نیست. تنها بودن صرفا به معنای آن است که کسی از دیگر مردم جدا باشد اما تنهایی بیشتر به احساس فرد اشاره دارد. بنابراین، تنها بودن ممکن است همراه تنهایی باشد یا نباشد.

فرد تنها احساس می‌کند مورد بی‌مهری کامل قرار گرفته و اجازه ندارد در فعالیت‌های مشترک با دیگران شرکت کند. تمایل عمومی ‌بر این باور است که دیگران نگرش‌ها و باورهای مشترکی با ما دارند اما افرادی که احساس تنهایی می‌کنند چنین خصلتی ندارند.

 

این‌گونه افراد علاوه بر احساس نداشتن مشابهت با دیگران، کمتر به کسی اعتماد می‌کنند. شخصی که احساس تنهایی می‌کند ، غالبا اوقات فراغتش را نیز با فعالیت منفردانه می‌گذراند ، ملاقات کمی‌ با دوستان دارد ، دوستان آشنای وی نیز موقتی است و دوستان نزدیک ندارد. تنهایی با عواطف منفی از قبیل افسردگی، اضطراب، غم، نارضایتی و خجالت ملازم است کسانی که افراد تنها را می‌شناسند، معمولا آنان را سازش نایافته ارزیابی می‌کنند.

اشخاصی که از تنهایی عاطفی رنج می‌برند ، غالبا عزت نفس یا خودپنداری مثبت پایینی دارند و در برخوردهای اجتماعی، مضطرب می‌شوند زیرا نگران هستند که از سوی دیگران طرد شوند یا مورد آزار ایشان قرار گیرند.

 

افراد تنها با توجه به ادراک منفی از موقعیت آنان، راهبرد اجتماعی آرام و محافظه کارانه‌ای را در پیش می‌گیرند زیرا از خطر مطرود شدن اجتناب می‌ورزند. این تمایل برای خویشتنداری و سالم ماندن در روابط بین فردی، برداشتی منفی بر دیگران به جای می‌گذارد. بعکس، افراد موفق در روابط اجتماعی بیشتر مایلند که یک موقعیت جدید اجتماعی را به عنوان چالش جالب توجه و فرصتی برای به دست آوردن دوستان جدید محسوب کنند. نتیجه این راهبرد آن است که گشاده‌رو و غیررسمی‌باشند و در نتیجه دیگران هم واکنش مثبت خواهند داشت.

تنهایی

راه‌های کاهش تنهایی

از آنجا که تنهایی صرفا با گذشت زمان شدت نمی‌یابد ، بیشتر پژوهشگران برخی از انواع مداخله فعال را برای کمک به افراد تنها موفق می‌دانند. بدون این مداخله‌ها، تنهایی می‌تواند عقب نشینی به سمت کامروایی تخیلی، فرو رفتن بیش از حد در کار، اعتیاد به الکل و مواد مخدر را برای تقلیل درد برانگیزاند. در ضمن فنون مداخله موفقیت‌آمیز، شناخت درمانی و آموزش مهارت اجتماعی (به طور همزمان) بیشتر اهمیت دارد.

 

معمولا شناخت‌های افراد تنها و غیر تنها متفاوت است. برای شخص تنها طرح‌واره از خود معمولا کاملا منفی است پس در شناخت درمانی، شیوه‌هایی برای تغییر و اصلاح این شناخت‌های منفی درباره موقعیت‌های اجتماعی طرح‌ریزی می‌شود.

 

افزون بر تغییر شناخت‌های سازش نایافته ، تغییرات رفتاری نیز لازم است. چنان که می‌دانیم، تنهایی بنابر خصلتش با مهارت‌های اجتماعی نامناسب و نیز نگرانی‌ها درباره فقدان مهارت اجتماعی پیوند دارد. یک راهبرد عملی این است که فرد تنها الگوهای موفقیت‌آمیز میان فردی را در نوار ویدئو مشاهده کند، سپس مهارت‌های اجتماعی را در یک موقعیت بدون تهدید  در حالی که ضبط می‌شود  تمرین و نتایج آن را مشاهده کند. گاهی لازم است افرادِ فاقد مهارت اجتماعی درباره فعالیت‌های ویژه (از قبیل آغاز سخن گفتن، نشان دادن علاقه و نشاط هنگام تعامل با دیگری، احترام گذاشتن و تحسین کردن) آموزش ببینند، که شخص قبل از مواجه شدن با موقعیت واقعی می‌تواند آنها را تمرین و امتحان کند