دیباچه

دیباچه

تو همانی که می اندیشی
دیباچه

دیباچه

تو همانی که می اندیشی

« برو بمیر »



«  برو بمیر »

و این جمله مثل جاده ی نفرین به خودم برگشت

مرده ام

تا تو را درونم دفن کرده باشم


از این گور که دهانش بسته نمی شود

می ترسم

که مدام تکرار می کند

کسی در من زنده به گور می شود

می ترسم

و هرچه از خودم می دوم

هرچه در خیابان های شلوغ گم می شوم

گورم چرا گم نمی شود


خسته ام

از حمل نعشی که پنجه های محکم مردانه ای دارد

خسته ام

می چسبم به سینه ی دیوار

تا تو را آگهی کرده باشم

آهای

به من تسلیت بگویید

کسی با من

کسی از من

کسی در من مرده است



و دیواری

که قلبش از سنگ می تپد

تکیه گاه فراموشکاران است .
منیره حسینی

نظرات 4 + ارسال نظر
[ بدون نام ] سه‌شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:28 ق.ظ

منیره حسینی چهارشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:25 ب.ظ http://monire25.blogfa.com

مرسی عزیزم

[ بدون نام ] جمعه 13 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 06:20 ق.ظ

دوست عزیز سلام
شما از مهداد عرفانی خبری ندارین
ممنون میشم خبری به من بدین
و اگه هر اطلاعی از ایشان حتی کم باشه

نه متاسفانه

حسن آذری شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 05:22 ب.ظ http://sepidedamvalimoo.blogfa.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد