دیباچه

دیباچه

تو همانی که می اندیشی
دیباچه

دیباچه

تو همانی که می اندیشی

تولد 2 سالگی سورنا

امسال هم 17 بهمن ماه برای سورنا تولد گرفتیم و همون مهمونهای پارسال بودن کلی دنبال تزئینات و تدارکات تولد بودیم جای همه خالیییییییی خیلی خوش گذشت امسال سورنا هم بزرگتر شده بود و خودشم کلی حال کرد

رفته بودیم شیرینی فروشی برای سفارش کیکش خود سورنا مدل کیکشو انتخاب کرد که عکس یه سگ خوشگل بود میگفت بابا مامانی هاپو

امسال دیگه اشتباه پارسالو نکردم و برای غذا خودمو اذیت نکردم و همه غذاها رو بیرون سفارش دادیم فقط خودم الویه و سالاد کاهو درست کردم باقالی پلو  و گوشت و زرشک پلو و مرغ هم از بیرون خریدیم.

بچه ها کلی بازی کردن و بهشون خوش گذشت اینم از عکس ها

و اما کادوها طبق معمول همه شرمنده کردن و کلی لباس و اسباب بازی و ... اوردن

و کادوی مامان و بابا   یه موتور خوشگل

اینم از آقا سورنا در حال مهندسی دوربین فیلم برداری



اینم از سورنا در حال فیلم برداری از تزئینات تولد قبل از آمدن میهمانها






سورنا و دایی جان در حال فوت کردن کیک تولد



اینم از سورنای عزیزم سوار بر هدیه تولد مامان و بابا





و در اخر پسر ما در حال بریدن کیک (البته روی موتور)



دومین تولد سورنا


امروز ۱۷ بهمن ماه-یکشنبه-دومین سالگرد تولد پسرمون سورنا ست



پسرم تولدت مبارک


میلاد تو شیرین ترین بهانه ایست که می توان با آن به رنجهای زندگی هم دل بست و در میان این روزهای شتابزده عاشقانه تر زیست. میلادتو معراج دستهای من است وقتی که عاشقانه تولدت را شکر می گویم





بازم شادی و بوسه ، گلای سرخ و میخک

میگن کهنه نمی شه تولدت مبارک

تو این روز طلایی تو اومدی به دنیا

و جود پاکت اومد تو جمع خلوت ما

تو تقویما نوشتیم تو این ماه و تو این روز

از اسمون فرستاد خدا یه ماه زیبا

یه کیک خیلی خوش طعم ،با چند تا شمع روشن

یکی به نیت تو یکی از طرف من

الهی که هزارسال همین جشنو بگیریم

به خاطر و جودت به افتخار بودن

تو این روز پر از عشق تو با خنده شکفتی

با یه گریه ی ساده به دنیا بله گفتی

ببین تو اسمونا پر از نور و پرندس

تو قلبا پر عشقه رو لبا پر خندس

تا تو هستی و چشمات بهونه س واسه خوندن

همین شعر و ترانه تو دنیای ما زندس

واسه تولد تو باید دنیا رو اورد

ستاره رو سرت ریخت تو رو تا اسمون برد

اینا یه یادگاری توی خاطره هاته

ولی به شوق امروز می شه کلی قسم خورد

تولدت عزیزم پراز ستاره بارون

پر از باد کنک و شوق ،پر از اینه و شمعدون

الهی که همیشه واسه تبریک امروز

بیان یه عالم عاشق ،بیاد هزار تا مهمون


اعتماد به نفس

علائم کمبود اعتماد به نفس

اعتماد به نفس به درجه توجه افراد نسبت به خویش یا احترامی که به خود می‌گذارند اشاره دارد و مقدار ارزشی است که افراد برای توانایی‌ها و عقایدشان قائل می‌شوند.


ممکن است گاهی اوقات افراد نسبت به خود دربارۀ ظرفیت هایشان، کارشان، شیوۀ حل مشکلات شان و ... دچار تردید شوند.در این صورت چه باید کرد ؟ چاره چیست ؟

ممکن است گاهی اوقات افراد نسبت به خود دربارۀ ظرفیت هایشان، کارشان، شیوۀ حل مشکلات شان و ... دچار تردید شوند. اما زمانی که این احساس عدم اعتماد به نفس، تمام ذهن شان را تحت تأثیر قرار می دهد، تبدیل به یک ناتوانی واقعی و جدی می شود.
عدم اطمینان
عدم اعنماد به نفس را نباید با ترس یا خویشتن داری و یا نگرانی و عدم اطمینان، اشتباه گرفت. استرس داشتن قبل از رسیدن به سن بلوغ کاملاً طبیعی است. بالعکس، زمانی که این احساس تبدیل به مشکلی لاینحل می شود، به صورت یک بی قراری عمیق تر بروز پیدا می کند.
عدم اطمینان اغلب با ترس ظاهر می شود، مثلاً ترس از حرف زدن در جمع. بسته به توجه و دقت جمع حاضر این ترس فرق می کند: خصوصاً در محل کار یا در مدرسه، مشکلات بیشتری مشاهده می شود... و البته گاهی اوقات هم در میان خانواده، دوستان و نزدیکان. این احساس عدم اطمینان ممکن است با حس جدی گرفته نشدن، گوش داده نشدن و تحسین نشدن همراه باشد.

نتایج
در یک دورۀ زمانی، ممکن است که یک چرخۀ معیوب شکل بگیرد. فردی که قانع شده نمی تواند موفق شود، از ترس مورد تمسخر قرار گرفتن یا فهمیده نشدن، به خود جرأت تجربه کردن را نمی دهد.
 
در چنین وضعیتی، اطرافیان کم کم عادت می کنند که نظر او را در مورد مسائل جویا نشوند. در نتیجه: فرد احساس بی ارزشی می کند زیرا قطعاً اگر اشخاص مورد درخواست یا سئوال قرار گیرند، احساس مهم بودن نمی کنند. بنابراین فرد دچار خجالت می شود و خود را محصور می کند...
 
از دست دادن اعتماد به نفس ممکن است در برخی موارد منجر به بحران جدی هویت شود، که این بحران مشکلات عمده ای را در مواجهه با زندگی روزانه پدید می آورد. وقتی این مشکل شدید می شود، فرد از ترس عدم موفقیت دیگر مسئولیتی برعهده نمی گیرد. و از آنجایی که فرد نمی خواهد پیش از دیگران کاری را شروع کند، از پیشرفت شغلی هم به خاطر ترس از عدم شایستگی و توانایی سر بازمی زند.

علت این احساس ناامنی چیست؟
مانند بقیۀ موارد روان شناختی، این مشکل هم ریشه در دوران کودکی دارد. مطمئناً عوامل بسیاری در بروز این پدیده نقش دارند، اما یک طرح کلی برای بررسی این مشکل وجود دارد.

به طور مثال، والدین بسیار متوقع فرزندان شان را در معرض ابتلا به حس اضطراب قرار می دهند. نگرانی از عدم توانایی در راضی کردن والدین ممکن است آنها را تضعیف کند و باعث ایجاد حس بی ارزشی شود. بالعکس، اگر والدین بیش از حد حامی فرزندان شان باشند، ممکن است باعث ایجاد احساس ناتوانی در برابر مشکلات ِ زمان بزرگسالی شان شوند.  

بازگشت اعتماد به نفس
مطمئناً تصمیم به تغییر اولین گام در مسیر یک زندگی جدید است. اما بسته به افراد و شخصیت شان، این مسیر ممکن است طولانی تر یا کوتاه تر، دشوارتر یا ساده تر باشد. تغییر وضعیت و خصوصاً چیره شدن بر ترس ها، غالباً نیازمند کار بر روی خویش است که این امر هم به تنهایی ممکن نیست.

هنگامی که از دست دادن اطمینان بسیار شدید نباشد، به تنهایی می توان «مهارش کرد». بعد از شناسایی مشکلات، می توان هر روز با قرار دادن اهداف کوچک، تمرین برای تغییر را شروع کرد. با این حال باید در مواجهه با موانع پیش رو واقع نگر ماند.  

ضمناً می توانید در برخی فعالیت ها مانند تئاتر، رقص، ورزش و... که نیازمند نشان دادن خود است، شرکت کنید.

اما اگر احساس عدم امنیت بسیار شدید است، درمان می تواند مفید باشد. در این درمان باید بر روی نفس کار کرد، این عمل باعث شناسایی دلیل بیماری و در نتیجه چیرگی بر آن می شود. درمان های رفتاری و شناختی، عموماً نتایج خوبی می دهند.  
 
توصیه های ما
اگر واقعاً از حس عدم اطمینان رنج می برید، منتظر نمانید که شرایط برای درمان غیرممکن و دشوار شود.
 
اگر تصمیم گرفته اید که به خود کمک کنید، در انجام توصیه های درمانگرتان شک نکنید. به طور مثال اگر شما برای صحبت کردن در جمع مشکل دارید، ممکن است او از شما بخواهد که در مقابل آیینه بایستید و با خود حرف بزنید. حتماً این کار را انجام دهید، حتی اگر در ابتدا به نظرتان مسخره بیاید!

در صحبت کردن با اطرافیان تان شک نکنید. ممکن است آنها ندانند که شما از این مشکل رنج می برید، به آنها نشان دهید که می توانید همه چیز را در دست بگیرد و با قدرت پردازش تان به خود کمک کنید.
 

 همه ما به نوعی با مسأله اعتماد به نفس و نقش و اهمیت آن در جریان زندگی مواجه هستیم بنابراین می‌توانیم با استناد به علائم علمی و مستند کاهش اعتماد به نفس در متن ذیل میزان اعتماد به نفس خویش را محک بزنیم و مورد ارزیابی قرار دهیم.

علائم کمبود اعتماد به نفس:
1 - از دست دادن وزن و اشتها

2 - پرخوری
3 - یبوست و اسهال
4 - اختلالات خواب (بی‌خوابی یا مشکل در به خواب رفتن یا بیدار خوابی)

5 -
پرخوابی
6 - شکایت از خستگی
7 - کناره‌گیری از فعالیت‌ها
8 - شرکت نکردن در بحث‌ها و گفت‌وگوها (تمایل به بودن در حاشیه)، بیشتر شنونده بودن تا شرکت کننده
9 - کاهش میل جنسی
10 - کاهش رفتارهای خودانگیخته
11 - حالت نامناسب بدنی

12- حالت اضطراب،غمگینی و ناامیدی، درماندگی و عجز

13 - ترس از عصبانی کردن دیگران

14 - احساس تنهایی، احساس اینکه دیگران شخص را دوست ندارند و قادر نبودن به بیان احساس خود و ضعف در مواجه یا چیرگی بر مشکلات

15 - اجتناب از موقعیت‌هایی که شخص باید در معرض عموم قرار گیرد و خود را افشا کند.
16 - ناتوانی در انجام دادن کارها به نحو مطلوب یا ثمربخش.
17 - حساسیت به انتقاد، کمرویی
18 - شکایت‌های فراوان از دردهای جسمانی
19 - احساس بی‌ارزشی و بی‌لیاقتی
20 - حالاتی از ملامت خود، تنفر از خود و راضی نبودن از خود.
21 - انکار موفقیت‌ها و دستاوردهای گذشته و انکار موفقیت در فعالیت‌های جاری
22 - احساس اینکه هر کاری که  شخص انجام می‌دهد با شکست مواجه می‌شود و یا بی‌معنی است.

23 - زیر و رو کردن مسائل زندگی
24 - در جست‌وجو و طالب تشویق از سوی دیگران،تلاش برای به دست آوردن محبت اما ناتوانی در انجام نثار متقابل محبت به دیگران

25 - خود را سربار دیگران دیدن.
 

با خواندن این مقاله،اعتماد به نفستان دو برابر می شود!

اگر احساس می کنید اعتماد به نفس و خود باوری تان بسیار ضعیف است،توصیه می کنیم این مطلب را بخوانید .
 
اعتماد به نفس حسی ذاتی نیست بلکه اکتسابی می باشد ، بعضی از افراد دارای اعتماد به نفس بالایی هستند که حتی در در سخت ترین شرایط نیز اعتماد به نفس دارند اما بر عکس افراد دیگری هستند که به شدت دچار کمبود اعتماد به نفس هستند و با کوچکترین حرفی دچار احساس پوچی می شوند .

اما چرا این احساس مهم است و بر آن تاکید می شود ؟ چطور کمبود این حس را می توان جبران کرد؟
چرا اعتماد به نفس مهم است :
افرادی که خود را باور ندارند، دائما احساس پوچی و بی مقداری دارند.
کمبود اعتماد به نفس مانند یک مانع بزرگ در مسیر پیشرفت شما می باشد و دائما شما را به عقب سوق می دهد . این افراد به کارهایی که انجام می دهند باور ندارند به همین دلیل تمام کارهایشان با شکست مواجه می شوند .

به دلیل نا امیدی شدیدی که بر روح و افکار آنها حکم فرماست ، موقعیت های شان را به سادگی از دست می دهند .
این افراد همیشه تصویر نامفهوم و گنگی از خود دارند و شناخت کاملی از خود و استعدادهایشان ندارند ،به همین دلیل برای پیدا کردن راه صحیح زندگی شان با مشکل روبرو می شوند .

حس اعتماد به نفس به شما اجازه می دهد آزاد و مقتدرانه تصمیم بگیرید و روابط بهتری را در زندگی اجتماعی و شخصی تان ایجاد کنید .

چطور حس اعتماد به نفس خود را تقویت کنیم ؟
شما باید به خود بقبولانید که هر شخص دارای شخصیتی متمایز از دیگران است ،بدین معنا که شما در این دنیا تک هستید .
افرادی که دچار کمبود اعتماد به نفس هستند مدام رنگ عوض می کنند .هنگامی که در کنار همسرشان هستند مشخصاتی که او دوست دارد از خود بروز می دهند، در کنار دوستانشان شخصیتی متفاوت از شخصیت همسرشان هستند و به همین ترتیب در سایر روابطشان .
شخصیت خود را حفظ کنید ، با تمام سلایق ، علایق و احساسات . خود را همان طور که هستید نشان دهید و رفتار کنید .
تمام استعدادها ،توانایی ها و خصوصیات شخصیتیتان را بر روی یک کاغذ بنویسید این کار به شما اعتماد به نفس می دهد.
گاهی اوقات کمبود اعتماد به نفس ریشه در دوره ی کودکی و نوجوانی دارد و بخاطر توصیفات نادرست و منفی که از سایرین بخصوص نزدیکان خود شنیده اید .

5 کلید طلایی برای افزایش اعتماد به نفس :
*قبول کنید که حس خود باوری تان کم است :
باور کنید که حس اعتماد به نفس تان کم است و برای حل این مشکل تلاش کنید .
اگر شخصیت شما دارای خصوصیات توصیف شده در پاراگراف قبلی می باشد ، همین الان که در حال خواندن این مقاله هستید ، خود را از غرق شدن نجات دهید .
برای آغاز این کار از فعالیت های روزمره شروع کنید برای مثال در گفتگو ها و مکالمات روزمره تان تمرین کنید .
شخصیت واقعی تان را ابراز کنید :
اگر کسی شما را به راستی دوست داشته باشد به خاطر حسی که در کنار شما بودن پیدا می کند ، هم چنان به رابطه اش با شما ادامه می دهد اما اگر شخصی تنها شما را به این دلیل دوست داشته باشد که تمام صحبت های او را بدون هیچ چون و چرایی انجام میدهید ، در برابر او مانند یک ربات هستید و از خود هیچ گونه اراده ای نشان نمی دهید ، مسلما دوستی او واقعی نیست .
ابتدا این تمرین را در محیط خانواده خود انجام دهید ، به هنگام مصاحبت با والدین و خواهر و برادرتان ،
هنگامی که از این تمرین سر بلند بیرون آمدید و آمادگی لازم را پیدا کردید این بار در میان اقوام و دوستانتان ، این کار را انجام دهید.

 * در تمارینی که انجام می دهید خود را باور کنید و مطمئن باشید که مثمر ثمر واقع می شود در غیر این صورت در همان پله که هستید خواهید ماند .
در روابطی که دارید ، شخصیت واقعی تان را نمایش دهید و ماسک خود را کنار بگذارید ، تمام این تمارینی که انجام می دهید باعث تقویت اعتماد به نفس شما می شود پس آنها را با جدیت تمام انجام دهید.

* در مرحله ی بعدی شما باید استفاده از کلمه نه را یاد بگیرید :
شما قبلا و یا در حال حاضر اصلا از این کلمه استفاده نمی کردید . اما باید به مواردی که مورد علاقه شما نیست جواب منفی بدهید ، برای مثال اگر نامزدتان که به او علاقه دارید به شما پیشنهاد می دهد که به دیدن یک فیلم اکشن در سینما بروید در حالی که شما به فیلم های رمانتیک علاقه دارید و اصلا به فیلم های اکشن تمایلی ندارید ، عقیده خود را بیان کنید به جای این که آن را سرکوب کنید .

* این جملات مهم را به خاطر بسپارید و مدام آنها را در طول روز تکرار کنید :
از صبح که بیدار می شوید تا شب هنگام که برای خواب آماده می شوید این جملات مثبت را تکرار کنید :
من می توانم بهترین باشم ، هر شخصی دارای توانایی های مخصوص می باشد ، من توانایی های لازم برای انجام این کار را دارم .
شاید این جملات به نظر شما خنده دار و کلیشه ای برسند اما در طولانی مدت اثر فوق العاده ی آن را درک خواهید کرد.

اما قبل از اینکه این جملات را تکرار کنید باید احساسات منفی را از خودتان دور کنید و به تغییر اساسی در خود اعتقاد داشته باشید.

* به جای اینکه از مشکلات فرار کنید در برابر آنها ایستادگی کنید :
به جای اینکه از مشکلات فرار کنید در برابر آنها بایستید و موانع را از مسیر خود بردارید ، با اجرای تمام این تمارین گام به گام از حس کمبود اعتماد به نفس فاصله بگیرید و بر عکس سریعتر به خود باوری دست پیدا خواهید کرد .
 
تهیه و ترجمه :گروه سلامت سیمرغ - ندا فراهانی
www.seemorgh.com/health
اختصاصی سیمرغ
 

هفت روش ابراز علاقه به فرزندان

 

فرزندان ما مهم ترین ارثیه در جهان هستند و عشق ما نسبت به کودکانمان با اهمیت ترین ارثیه ما برای آنها محسوب میشود . این هفت روش به فرزندان ما کمک میکند تا زندگی آینده خود را محکم تر بنا کنند .

 

1 – زمانی را با کودکان خود بگذرانید.

 

زمان بهترین هدیه ای است که میتوانیم به کودکان خود تقدیم کنیم . این با هم بودن باعث میشود احساسات ، فعالیتها و اعتقادات را با یکدیگر مبادله کنیم . با این کار فرزندانمان ارتباط برقرار کردن با دیگران را می آموزند و به طور حتم از لحاظ ارتباطات اجتماعی پیشرفت میکنند . به کودکان خود کمک کنید تا روشهای جدیدی خلق کرده و آنها را در کنار خانواده خود تجربه کنند و لذت ببرند .

 

2 – الگویی برای فرزندان خود باشید .

 

رفتار ما بیش از گفتارمان فرزندان را تحت تاثیر قرار میدهد . ما قهرمان دنیای آنها هستیم .

 

3 – به حرفهای فرزندان خود گوش دهید .

 

پیغام های کودکان هدیه های با ارزشی هستند . زمانی که مشتاقانه به حرفهای آنها گوش میدهیم اعتماد به نفس کودکان خود را تقویت میکنیم . هنگامی که با کودکان خود هستید هم سطح آنها باشید و با تمام وجود به آنها گوش دهید . احساسات و حالات زیبای آنها از طریق چشمهایشان بیان میشود اگر ما به حرفهای آنها دقت کنیم کودکانمان نیز به سخنان ما عمیقا و با تمام وجود گوش می دهند .

 

4 – شیوه تربیتی مناسبی برای کودکان خود در نظر بگیرید .

 

فرزندان ما باید بیاموزند که در مقابل کارها و انتخاب هایشان پاسخگو باشند . آنها باید بدانند که با کارهای آزار دهنده آنها مخالفت میشود اما والدین همیشه به آنها عشق می ورزند .

 

5 – کودکان خود را تشویق کنید .

 

کلمه های امید بخش و تشویق آمیز ، اعتماد به نفس را به کودکان هدیه می دهد . موفقیت ها و استعدادهای کودکان خود را به زبان بیاورید .

زمانی که فرزندانتان کار مهمی انجام میدهند حتما به آنها بگویید که موفق بوده اند .

کودکان ما احتیاج دارند ، بدانند که امیدها و آرزوهای آنها را درک میکنیم و به طور حتم حامی آنها هستیم . فرزندانتان را تشویق کنید تا از لحاظ روحی و معنوی رشد کنند تا زندگی متعادلی داشته باشند .

 

6- تجربه های خود را با کودکانتان تقسیم کنید .

 

هر کدام از ما داستانهای ارزشمندی برای گفتن داریم . این داستانها مشخص می کنند که عکس العمل ما در مقابل این حوادث ، زندگی کنونی ما را به وجود آورده است .

با تجارب خود میتوانیم کودکانمان را راهنمایی کنیم . شاید روی فرزندان شما نیز با بعضی از شرایطی که برای شما پیش آمده ، روبه رو شوند و به طور حتم از تجارب شما بهره میگیرند و از اشتباهات دوری میکنند.

فرزندان ما در زندگی احتیاج به الگویی دارند تا آن را سرمشق خود قرار دهند . ارزش های وجودی را به طور عملی به فرزندان خود آموزش دهید . اشتباه های خود را قبول کرده و عذرخواهی کنید .

 

7 – به فرزندان خود بی قید و شرط عشق بورزید .

 

عشق هدیه بی چون و چراست . به کودکان خود نشان دهید که آنها را در هر شرایطی دوست دارید و حمایتشان میکنید . در این صورت آنها هنگام سختی ها و مشکلات با آرامش و احساس امنیت به شما پناه می آورند .

فرزندان شما برای تصمیم گیری و تجربه موارد جدید نیاز دارند که آزاد باشند . آنها باید بیاموزند که در زندگی مسئولیت پذیر و مقاوم باشند .

 

آنها اجازه دارند شکست بخورند و یا پیروز شوند بدون اینکه قضاوتی در مورد آنها صورت گیرد . اگر همه نیازها ، امیدها و انتظارات فرزندان خود را در یک کلمه خلاصه کنیم ، آن کلمه عشق است .