دیباچه

دیباچه

تو همانی که می اندیشی
دیباچه

دیباچه

تو همانی که می اندیشی

چگونه به پرورش اعتماد به نفس در کودکانمان کمک کنیم

چگونه به پرورش اعتماد به نفس در کودکانمان کمک کنیم

یکی از عوامل مهم در رشد شخصیت کودکان، پرورش حس اعتماد به نفس در ایشان است. برای این که کودکان و نوجوانان بتوانند از حداکثر ظرفیت ذهنی و توانمندی‌های بالقوه خود بهره‌مند شوند، باید بتوانند نسبت به خود خوشبین و نسبت به محیط اطراف دارای احساس توانایی بوده‌ از انگیزه‌های قوی برای تلاش برخوردار باشند و به یک کلام اینکه باید از حس اعتماد به نفس برخوردار شوند


چگونه به پرورش اعتماد به نفس در کودکانمان کمک کنیم

یکی از عوامل مهم در رشد شخصیت کودکان، پرورش حسن اعتماد به نفس در ایشان است. برای این که کودکان و نوجوانان بتوانند از حداکثر ظرفیت ذهنی و توانمندی‌های بالقوه خود بهره‌مند شوند، باید بتوانند نسبت به خود خوشبین و نسبت به محیط اطراف دارای احساس توانایی بوده‌ از انگیزه‌های قوی برای تلاش برخوردار باشند و به یک کلام اینکه باید از حس اعتماد به نفس برخوردار شوند. بیشتر صاحب نظران از اعتماد به نفس به عنوان یک نکته‌ی کلیدی که می‌تواند اغلب جنبه‌های زندگی انسان را تحت تاثیر قرار دهد یاد می‌کنند. اگر والدین تمام تلاش خود را برای رشد و پرورش اعتماد به نفس در کودکان به کار ببرند، بهترین فرصت ممکن را برای رشد و تکامل استعدادهای بالقوه‌ی آنان مهیا کرده‌اند.


اعتماد به نفس یعنی اعتماد به خود، باور داشتن استعدادها و توانایی‌هایی خود برای یادگرفتن و پیشرفت کردن.


کسانی که اعتماد به نفس ضعیفی دارند، تصمیم‌گیری برایشان دشوار است؛ اغلب نمی ‌دانند در زندگی چه می ‌خواهند و به سختی با دیگران ارتباط برقرار می کنند. کودکانی که اعتماد به نفس بیشتری دارند، با بهره‌گیری از استعداد و خلاقیت خود به ابراز وجود می ‌پردازند و به راحـتی تحت تاثیر قرار نمی ‌گیرند.


یکی از عوامل موثر در ایجاد اعتماد به نفس برخورداری از روابط خوب در دوران کودکی است زیرا در این زمان است که بذرهای اعتماد به نفس در وجود انسان کاشته می ‌شود.


وجود اعتماد به نفس در پدر و مادر بیشتر از آموزش مستقیم آن به کودکانشان موثر است. اعتماد به نفس خصوصیتی اکتسابی است. این خصوصیت از طریق وراثت به کودکان انتقال نمی ‌یابد؛ ما به عنوان والدین نقشی اساسی در روند شکل‌گیری این خصوصیت در فرزندانمان داریم .


از راه‌های مختلف می توان به پرورش اعتماد به نفس در کودکان کمک کرد از جمله :


محبت کردن به کودک : پایه‌ی احساس ارزشمند‌ی کودکان بخصوص در سال‌های اولیه از عشق و محبتی که والدین به آن‌ها ابراز می ‌کنند محکم می ‌شود.


احترام گذاشتن به شخصیت کودک : به این معنا که برای آنان شخصیت مستقل قایل شویم ، یعنی برای آنان این حق را قایل باشیم که بتوانند طور دیگری فکر کنند و به شکلی دیگر غیر از روش ما عمل کنند.


گفتگو با کودک : با گوش دادن درست به کودکان و گفتگو با آنان نشان می ‌دهیم که برایمان ارزش و اهمیت دارند.


کمک به رشد حس استقلال در کودکان : باید به فرزندان‌مان فرصت بدهیم تا حدودی با مشکلات و موانع برخورد کرده و بر آن‌ها تسلط پیدا کنند. با این کار به تدریج به توانایی خود در حل مشکلات اعتماد پیدا می ‌کنند.


پذیرش کودک : اگر کودکانمان را همان طور که هستند بپذیریم ، آن‌ها نیز می ‌آموزند که خودشان را با همه‌ی نقاط ضعف و قوت خود بپذیرند و دوست بدارند.


تشویق کودک : تشویق درست و بجا و بموقع باعث می ‌شود که کودک نسبت به خود احساس مثبتی داشته باشد و این خود باعث رشد اعتماد به نفس می ‌شود.


تنبیه‌های نادرست : اثر مخرب بر ایجاد اعتماد به نفس دارد


سپردن مسئولیت : با سپردن مسئولیت‌های متناسب با توانایی ‌های کودک به او ثابت می ‌شود که می ‌تواند از پس بسیاری از کارها برآید.


فرصت انتخاب : با شیوه‌های درست به کودک فرصت دهید تا آنچه را می ‌‌خواهد خود انتخاب کند.


خلاقیت : با ایجاد محیط مناسب برای پرورش خلاقیت کودک می ‌توان اعتماد به نفس را در او تقویت کرد


اولین زنان ایرانی

اولین زنان ایرانی


اولین زن جراح ایرانی : "سکینه پری" متولد 1281-1307 در روسیه دیپلم دکتری گرفت و 1314 با اجازه نامه ی پزشکی خود را دریافت کرد .


اولین زن جراح پلاستیک : "دکتر هاسمیک هاراطونیان" در سال 1339 در این رشته فارغ التحصیل شد .


اولین زن داروساز : "اقدس غربی" و "اختر فردوس" اولین زنان دکتر داروساز ایرانی هستند که در سال 1316 وارد دانشگاه تهران شدند و در سال 1320 در این رشته فارغ التحصیل شدند .


اولین زن وکیل دادگستری : "یکاترینا سعیدخوانیان" متولد1278 اولین زن ایرانی که پس از تحصیل در رشته قضایی در روسیه به سال 1327 در تهران پروانه وکالت گرفت و به کار پرداخت .


اولین زن تاجر ایرانی : "مهین افشار" در سال 1336 موفق به دریافت کارت بازرگانی شد


اولین زن سرتیب ایرانی : "مرضیه ارفعی" در سال 1312 با درجه هم ردیف سروانی در ارتش مشغول خدمت شد و در سال 1338 به عنوان اولین زن به درجه سرتیپی رسید .


اولین زن روزنامه نگار : "صدیقه دولت" در اصفهان به سال 1297 مجله " جمعیت نسوان وطن خواه" و مجله " زبان زنان" را منتشر کرد .


اولین زن خلبان : "عفت تجارتی" در سال 1318 در 22 سالگی برای اولین بار و به عنوان اولین زن در رشته خلبانی نام نویسی کرد و در همان سال اولین پرواز خود را با هواپیمای تایگرموس انجام داد .




اولین زن پرستار : "فاطمه توانایی" که در سال 1310 در آموزشگاه کوچک در شهر رشت نام نویسی کرد . او در سال 1314 در این رشته فارغ التحصیل شد .


اولین هنرمندان زن تاتر : اولین زنان که روی صحنه رفتند دو تن از زنان ارمنی به نام های " وارتوتریان" و "سراکالندریان" بودند .


اولین زن آوازه خوان : "قمرالملوک وزیری" که صفحه پر کرد و پس از او "ملوک ضرابی" بود .

ماه آذر: جشن آتش/سده

ماه آذر: جشن آتش/سده

بهار مختاریان
25.jpg

نام ماه نهمِ سال آذر است و گزارش هایی پراکنده از برگزاری جشن آتش در این ماه در متون اسلامی شده است. معمولا جشنی که در این ماه برگزار می شده است، نشانۀ پایان زمستان و آغاز بهار دانسته اند. این ادعا که در برخی از متون از جمله بیرونی و مسعودی به آن اشاره شده است

، بیشتر باید با حرکت خورشید و نجوم مرتبط باشد تا تغییرطبیعی فصول. جالب اینجاست که نام آذر/آتش در ماه نهم گاهشماری هخامنشیان نیز باقی مانده است. این ماه در تحریر ایلامی به صورت ha-i-ya-ti-i به کار رفته است. بر سر این نام بحث ها صورت گرفته است، بارتولمه و یوستی بخش نخست آنرا به صورت *āθriya- قس. اوستایی ātriia- «خاکستر» معنی می کنند و نه آتش. هنینگ به درستی این پرسش را پیش می کشد که چه کسی خاکستر می ستاید؟ او در ادامۀ بحث خود صورت اوستایی و یا مادی *āθriya- را در فارسی باستان    āçiyaمی داند. اما خود او معنای دقیقی از کل این ترکیب ارائه نکرده است. اشمیت بخش نخست واژه را از *āt- به معنی «آتش» و بخش دوم را به صورت     *-yādi- بازسازی می کند (نک. توضیح ماه هفتم، مهرماه). همچنین او به مطابقت این ماه با ماه āθrō در اوستا و ماه ādur در فارسی میانه و ماه «آذر» امروزی و بزرگداشت آتش و جشن«سده» اشاره می کند. بویس بر این باور است که ظاهراً در تاریخ نامعلومی دو روز جدا از هم را (لابد در دو سرزمین مختلف) به عنوان «سده» جشن می گرفتند. یکی صد روز پس از ناپدیدی رپیهوین/ رپیتوین(1) یعنی یکصد روز پس از گاهنبار ایاثریمه یا روز آبان از ماه بهمن و دیگری صد روز پیش از بازگشت رپیتوین یعنی نوروز که می شد روز اشتاد از ماه آذر. در هر درو مورد «سده» جشن آتش زمستانی بود که با قصد و نیت نیرو دادن به خورشید گرفته می شد تا گیتی بار دیگر روشن شود. در مورد ماه- نام فارسی باستان  به معنی «جشن اتش» و در پیوند با جشن «سده» با صورت دوم، یعنی صد روز مانده به نوروز روبه رو هستیم. همانطور که در مورد ماه هفتم نیز گفته شد، قرار گرفتن صورت –yāda در هر دو ماه هفتم و نهم  با کاربرد فنی پسوندی برای برگزاری دو جشن بسیار مهم «مهرگان» و «سده» در دو نام-ماه مهم فارسی باستان روبه روهستیم. روشن است که اگر قرار باشد جشن آتش که معمولا از جشن های بسیار کهن است در ماهی برگزار شود، اجرای آن جشن در ماهی که با نام آتش خوانده می شده است، بیشتر به یقیین نزدیک است. من  دلیل نجومی دیگری نیز بر اجرای جشن سده در این ماه متصور می دانم و آن حرکت سالیانۀ خورشید از بروج دوازده گانه است. خورشید در این حرکت از  بدترین برجی که در نجوم کهن وجود داشت، برج قوس می گذرد. برج قوس از لحاظ نمادی به صورت تصویر نیم انسانی با دم عقرب نشان داده شده است که کمانی در دست دارد (در دوران سومر)، در دوران های بعدی با تاثیر کاسی ها در فرهنگ بین النهرین اسب به عنوان نیم تنه به این انسان-عقرب کماندار اضافه می شود. کمانی که این تصویر در دست دارد، نشان از تیرافکنی به خورشید در حضیض آن دارد. خورشید در این برج در جهان خاکی/ زیر زمینی گرفتار است و انسان-عقرب با تیرافکندن به آن می خواهد از حیات دوبارۀ او ممانعت کند. تحت تاثیر چنین باوری احتمال برگزاری جشن های بزرگ آتش مانند جشن سده برای نیرو دادن به خورشید در چنین زمانی بسیار است. با چنین نیرو بخشی به خورشید است که امکان تولد دوبارۀ آن را در یلدا ممکن می ساختند. در این تعبیر یلدا حیات دوبارۀ خورشید و به نوعی آغاز را تداعی می کند.

1- به معنی ایزد آفتاب نیمه ظهر و گرمای تابستان