باز هم یادت
باز هم بویت
باز هم رنگت
وای باز هم صدایت
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم
نمیدانم دلت گرم است؟
سرت سبز است؟
لبت شاد؟
در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید...
هنوز هم کور سویی از یادت اینجاست
به هر دیار و به هر حالی، جاودان باشی
با تو گفتم حذر از عشق ندانم
سفر از پیش تو هرگز نتوانم
رفت در ظلمت غم آن شب وشبهای دگر هم
نگرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم
بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم
بچه ها این شعره یه حال و هوای خاصی داره به نظر شما چطور؟
خیلی قشنگ بود عزیزم خیلی
خواهش میکنم
بچه که بودم یه معلم مهربونی داشتم که باعث شد بد به شعر علاقه پیدا کنم و شعرم اول بشه
...ولی بعدها اون معلم خوب و مهربونم رو سرطان ازم گرفت و دیگه هیچ وقت نتونستم شعر کوچه رو باهاش بخونم.
روحش شاد!
خدا رحمتش کنه
خیلی قشنگ بود
یادم امد که شبی با هم از ان کوچه گذشتیم


پر گشودیم و در ان ظلمت شب خواسته گشتیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه غرق تماشای نگاهت
دمت گرم با این شعرت تمام خاطراتم ........
جون بجونت کنن ...
مگه شعر کوچه فریدون مشیری بی حال و هوا هم میشه؟
راستی به روز کردم و خوشحال میشم حضور سبزتون رو در خانه ام پذیرا باشم[گل]
توی یه دوره ای از زندگیم این شعر رو حفظ بودم!
و هر روز زیر لب زمزمه ش می کردم..
خوبی خواهری؟
نی نی چکار می کنه؟شیطونی دیگه...
آخهههههههه
من این شعرو خیلی دوست دارم
تحسین به انتخابت
تا بعد...
بدجوری خاصه آدم رو یاده یه خاطره های خاصی میندازه ..................
چه خاطره ای؟
آؤه والا!!
فقط بچه ها باید جواف بدن؟یا بزرگترام اجازه دارن؟!
مگه اینجا بزرگم داریم؟
عجب رسمیه رسم زمونه قصه ی برگ و باد خزونه
میرن آدما از اونا فقط خاطره هاشون به جا میمونه...
قشنگ بود عزیزم.
من عاشق این شعرم
خیلی قشنگه
سلامممممممممم



دهاتیا بی دعوتم میان خصوصا اگه از نوع افغانیش باشی
اگه ناراحت شدین کامنتمو نشون ندین
عجب شعری واسه من که یه جورایی سوز داره
منظورمو که می فهمین؟
وای تا دیگه سوزش بیشتر نشده برم
خدافظ
چرا ناراحت؟
سلام عزیز...ممنونتم.خیلی گل و نازنینی.
سلام ازاده خانم عزیز////////////به روز هستم///////////////
سلام آزاده جان
به نظر من این فراتر از شعره ... حرف دله
دل سرودست
نمیدونم چرا هر وقت من میخوام آپ کنم شما هم ازم میخوایی که آپ کنم
( `•.¸
`•.¸ )
¸.•)´
(.•´
*´¨)
¸.•´¸.•*´¨) ¸.•*¨)
(¸.•´ (¸.•` *(`'•.¸(`'•.¸ ¸.•'´) ¸.•'´)
«`'•.¸.¤ آپــــــــــــــــــــم ¤.¸.•'´)
(¸.•'´(¸.•'´ `'•.¸)`' •.¸)
¸.•´
( `•.¸
`•.¸ )
¸.•)´
(.•´
و تو رفتی ...
بی آنکه به فکر غربت چشمان من باشی...
و بعد از رفتنت
باران چه معصومانه می بارید...
و بعد از رفتنت یک قلب دریایی ترک بر می داشت...
و گنجشکی که با آرامی
از کنار لانه دانه بر می داشت غرق در اندوه غربت شد...
و با آنکه می دانم
نامم را هرگز با عبور خود نخواهی برد ...
هنوز آشفته چشمان زیبای توام
برگرد...
به به کلی لذت بردم
درود
عکس خودم رو زدم تووبلاگ
نمی خوای ببینی؟


وای آزاده جون عالیییییییییییی بود

آپم
خیلی زیبا بود...
و عکس جالبی بود
دمت گرم سر زدی کی اپ میشی مهربون خبرم کن
خیلی قشنگ بود .یاد کتاب پنجره (فهیمه رحیمی ) افتادم و کلی خاطره ......
خوبی؟
اون ووروجک رو هم از طرف من بچلونش
این شعر هم از یه حال و هوای خاص یه ریزه بیشتره
گاهی وقتا هزارتا حال و هوای خاص داره
مرسی که میای
عسکشم خیلی خوشگل بود و با اجازه کش رفتم
سلام وبلاگ بسیار خوبی دارید قالب قشنگی داره سعی کنین مطالبتون رو عمومی تر کنین وبلاگ من هم اسم وبلاگ شماست خوشحال می شم اگه ببینین و نظر بدین مهندس کشاورزی اهل مشهد خدانگهدار
این شعر مشیری منو یاد گذشته های نوستالوزیکم امیندازه.ممنون .وقت کردی سری بزن.
هنوز از حال و هوای عاشگی درنیومدی؟
وقت کردی فرمایشات تخیلی بفرما
کافر همه را به کیش خود پندارد
آزاده جان شما در وبلاگ برام کامنت گذاشته بودین...
سلام ببخشید دیز سر زدم کامیوترم حراب بود
یقفبهغ