دیباچه

دیباچه

تو همانی که می اندیشی
دیباچه

دیباچه

تو همانی که می اندیشی

آیا آزادی زنان براساس ویژگی های فرهنگی نسبی است؟

آیا آزادی زنان براساس ویژگی های فرهنگی نسبی است؟

 

شاید بتوان ادعا کرد که این ایده در برخی موارد مانند ویژگی های جغرافیایی درست باشد. برای مثال در شکل پوشش که به نسبت شرایط اقلیمی و جغرافیایی تغییر می کند می توان این ادعا را مطرح کرد که مفاهیم ارزشی ثابتی وجود ندارند و پوشش های مختلف زنان در مناطق مختلف دنیا تابع شرایط جغرافیایی است. اما آیا می توان همواره در مورد آزادی ها و حقوق زنان به سنت ها و فرهنگ بومی استناد کرد؟ آیا باید از به پرسش کشیدن هر عملی که در حوزه ی فرهنگی خاصی، به عنوان سنت و آیین وجود دارد، لزوما به دلیل آن که عملی فرهنگی است، اجتناب کرد؟ برای نمونه اگر عمل مثله کردن اندام های تناسلی زنان را در نظر بگیریم، که معتقدم به اشتباه از آن به عنوان ختنه کردن زنان یاد می شود، آیا زیر سوال بردن چنین عملی درست است یا خیر؟ واژه ی ختنه کردن در مورد مردان به عمل برداشته شدن قسمتی از اعضای جنسی بیرونی کودک گفته می شود که نه تنها در فعالیت جنسی کارکردی ندارد، بلکه وجود آن مضر شناخته شده است. اما به نظر می رسد که عمل بریدن اعضا تناسلی که در مورد زنان صورت می گیرد اگر با نام ختنه کردن شناخته شود، معنای متفاوتی به خود می گیرد. در واقع تفاوت بسیار بزرگی بین آن دو وجود دارد. در زنان این عمل با بریده شدن قسمت هایی از اعضای تناسلی بیرونی کودک صورت می گیرد که نقش بنیادی در حیات جنسی او دارد. این سنت که در اصل سنتی آفریقایی است با برداشته شدن مناسکی تمام یا قسمتی از اعضای جنسی بیرونی بدن زنان انجام می شود که از سن چهار سالگی به بعد صورت می گیرد. اما این سنت همواره در انحصار آفریقایی ها نبوده است. در میان اعراب، در خاورمیانه و در اقوام کرد نیز این سنت جریان داشته و در برخی از این اقوام هنوز هم وجود دارد. این عمل بسیار خطرناک که به خونریزی های مهلک می انجامد و بهبودی از آن نیز مستلزم زمان بسیار طولانی تری نسبت به زخم های طبیعی است، ممکن است به عفونی شدن زخم و مرگ کودک بینجامد.

 

به طور متوسط دو میلیون کودک دختر هر ساله متحمل عمل مثله کردن اندام های جنسی هستند. زنانی که تحت این عمل جراحی قرار می گیرند، علاوه بر این که از داشتن یک زندگی جنسی طبیعی با همسران خود محروم می شوند و هرگز لذت جنسی نمی برند، دچار مشکلات بسیار دیگری نیز در طول زندگی خود می شوند. این زنان را در هنگام زایمان خطر بسیار بزرگی تهدید می کند زیرا فشار زایمان ممکن است سبب باز شدن زخم های به جا مانده از این عمل جراحی شود و به خونریزی های بسیار خطرناک و مرگ زن باردار بینجامد. آنان در دوران عادت ماهانه خود نیز مانند زنان طبیعی نیستند و دوران بسیار سخت تر و دردناکی را می گذرانند زیرا اعضای بریده شده در تولید هورمون ها و ترشحات اعضای تناسلی زنان نقش مهمی ایفا می کنند. این سنت، در بسیاری از مناطق، سنتی مذهبی تلقی می شود و به صورت قاعده ای مذهبی که در اسلام به انجام آن توصیه شده انجام می شود اما در مناطق دیگری که مسلمان هم هستند، سنتی مذهبی تلقی نمی شود. دسته ی دوم معتقدند که این سنت برای محدود کردن زنان و جلوگیری از انحراف آنان مفید است و رسمی مذهبی نیست و در اثبات ادعای خود این مساله را مطرح می کنند که در قرآن نیز توصیه ای به این عمل وجود ندارد.

 

آیا می توان چنین عملی را که میلیون ها زن را از داشتن زندگی طبیعی محروم کرده است با بهانه ی نسبیت فرهنگی موجه دانست؟ آیا می توان گفت که محققی که این موضوع را به پرسش می کشد، رسالت علمی خود را فراموش کرده است؟

 

با انجام این عمل مثله کردن اندام جنسی زنان، علاوه بر محدودیت های بیولوژیک، محدودیت های اجتماعی نیز به زنان تحمیل می شود. برای مثال در مناطقی که این رسم وجود دارد، در ماه رمضان مردان غذایی را که زنی که تحت سنت قرار نگرفته پخته باشد نمی خورند؛ این زنان نمی توانند برای نماز خواندن به مسجد مراجعه کنند. به علاوه در مناطقی که مثله کردن کلیتوریس سنت است، زنی که تحت این عمل قرار نگرفته باشد هنگام زایمان دچار مشکل می شود؛ چون بسیاری معتقدند که اگر سر نوزاد هنگام تولد با کلیتوریس مثله نشده برخورد کند، کودک با عقب افتادگی جسمی و با سر بزرگ و به اصطلاح پزشکی هیدروسفال به دنیا می آید و از شیر دادن این زن به فرزندش جلوگیری می شود چون اعتقاد بر این است که شیر این زنان سمی می شود.

 

در این جا بار دیگر این پرسش مطرح می شود که آیا باید نسبیت را بی چون و چرا پذیرفت و اگر پاسخ به این پرسش منفی است مرز این نسبیت کجاست و چگونه و بر چه اساسی می توان این مرز را تعیین کرد. آیا می توانیم ادعا کنیم که اندیشه های غربی حقوق و آزادی زنان نباید بر این جوامع تحمیل شود؟ آیا یک اندیشمند می تواند آیین ستی (سوزانده شدن زن بیوه پس از مرگ شوهر در هندوستان)، آیین مثله کردن اندام های جنسی زنان و یا کتک خوردن زنان از همسرانشان که در بسیاری از اقوام هنوز دیده می شود و ... را محکوم کند؟

 

بسیاری معتقدند که رضایت زنان از وضعیت زندگی شان در اقوام ذکر شده ثابت می کند که محققین حق ندارند در زندگی آنان دخالت کنند. این دسته معتقدند حتا آگاهی دهی به مردم جزو وظایف محقق نیست و حتا آگاهی دهی نیز چون به ایجاد تغییرات در روند طبیعی زندگی مردم می انجامد و آن را از مسیر طبیعی خارج می کند، نباید صورت بگیرد. اما دسته ی دیگر معتقدند که علوم اجتماعی، علومی کاربردی هستند و هدف آن ها ارتقا سطح زندگی انسان هاست و آگاهی علمی محقق این مسئولیت را در او ایجاد می کند که نسبت به رویدادهای اطراف خود واکنش نشان دهد. برخی در پاسخ به این دسته از محققان این پرسش را مطرح می کنند که چگونه می توان بر آگاهی محقق صحه گذاشت؟

 

نسبیت فرهنگی در علوم اجتماعی به طور عام و به خصوص در انسان شناسی یکی از مباحث جنجال برانگیز است. زیرا ادعای انسان شناسان مبنی بر این که این علم، علمی کاربردی است و تنها به نظریه سازی ختم نمی شود سبب می شود که انسان شناس در برابر جامعه ای که مطالعه می کند احساس مسئولیت کند. این احساس مسئولیت البته از روش کار در انسان شناسی نیز ناشی می شود. انسان شناس با کاربرد روش های میدانی درانجام تحقیقاتش به نوعی خود را در زندگی افراد جامعه ی مورد مطالعه درگیر می کند. حضور وی در میدان تحقیق و کاربرد روش هایی مانند مشاهده ی مشارکتی و درون نگری همدلانه سبب می شود که محقق با افراد جامعه ی مورد مطالعه اش احساس نزدیکی و همدلی بیشتری کند.

نظرات 8 + ارسال نظر
رها دوشنبه 24 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 07:34 ب.ظ http://lamakan.blogsky.com

سلام عزیزم وب جدید مبارکه ...فعلا تبریکات را عرض می کنم تا مطلبت را که عنوان جالبی داره بخونم و نظر بدم

رها دوشنبه 24 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 07:46 ب.ظ http://lamakan.blogsky.com

مطلبت جالب بود فکر کنم می خواهی علمی تر بنویسی خیلی خوبه عزیزم موفق و پیروز و همیشه شادمان باشی

مانی سه‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:09 ق.ظ http://zendani77.blogfa.com/

سلام
خوبی؟

وب جالبی داری
موفق باشی

سر بزن

مانی چهارشنبه 26 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 01:27 ق.ظ http://zendani77.blogfa.com/

ممنون سر زدی

با چه اسمی لینک کنم؟

داستانسرا(عمولی) چهارشنبه 26 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 12:54 ب.ظ http://www.amoooly.blogfa.com

میلاد مولود کعبه[گل]

و

مولای متقیلان[گل]

و

امیرالمومنین[گل]

حضرت علی (ع)
[گل]
بر

تمام شیعیان وآزادگان وشیفتگان حضرتش[گل]

علی الخصوص بر

فرزند صاحب العصرش[گل]

حضرت ولی عصر(عج) [گل]

و

منتظران سرسپرده حضرت[گل]

مبارکباد[گل]

مرضیه جمعه 28 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 04:06 ب.ظ http://www.marziliya.blogfa.com

سلام خوبی مطلب جالبی بود تا حالا همچین چیزی نشنیده بودم اه وحشتناکه

داستانسرا(عمولی) جمعه 28 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 04:29 ب.ظ http://www.amoooly.blogfa.com

اندر فراق حضرت شیخ الشیوخ عیسی ابوزیدبا یه خودشیرینی منتظرت

اکسیر شنبه 29 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 09:52 ق.ظ http://www.eksir2.blogfa.com

[گل][گل]باسلام
اکسیر با قانون چهارم موفقیت به روز است وچشم به راه شماست[گل][گل]

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد