دیباچه

دیباچه

تو همانی که می اندیشی
دیباچه

دیباچه

تو همانی که می اندیشی

راز موفقیت در زنان

قسمت دوم 


راز موفقیت در زنان
هرگز به تملق و دروغ و مکر متوسل نشوید.

یک زن نیرنگ‌باز نمی‌تواند با به‌کارگیری دسیسه، عشق را در وجود شوهرش بیدار کند. به‌محض اینکه شما تصمیم گرفتید شوهرتان را همان‌گونه که هست بپذیرید، دیگر نباید درباره نقشتان به‌عنوان مشاور اصلی او، نگران باشید. او نیازی به اندرز شما ندارد، بلکه او محتاج پذبرش و اعتماد شماست. با صداقت احساس خواهید کرد که فشار بار سنگینی از روی شانه شما برداشته می‌شود، اگر از فشاری که از روی شانه او نیز برداشته می‌شود، سخنی به میان نیاوریم. او شاید شروع به افشای افکار و اندیشه‌هایش برای شما نماید و شاید حتی دقیقاً به‌‌همان طریقی عمل کند که شما می‌خواستید!


پذیرش شوهرتان نخستین گام در راه زنده کردن اوست و گامی است کارساز. این آزادی باعث می‌شود که به‌صورت یک مرد کامل در آید. او توانایی بالقوه یک مرد کامل شدن را داراست، ولی تا وقتی که شما به او اجازه نداده‌اید که او خودش باشد، قادر به رسیدن به آن مرحله نیست. او را بپذیرید، همان‌گونه که امروز هست. نقاط ضعف و قدرت او را بپذیرید.

«... شما شریک زندگی او هستید هم در روزهای خوش و شاد وهم در ناخوشی‌ها و غم‌ها، در داشتن‌ها و نداشتن‌ها، در دوران سخت بیماری و در زمان سلامت و توانایی ... این پیمان شرکت را از همین امروز در قلب خود امضاء کنید.»


شوهرتان را تحسین کنید.
روان پزشکان بیان کرده‌اند که نیازهای اولیه یک مرد، علاوه بر یک عشق جنسی گرم و داغ، پذیرش و تحسین او از سوی همسرش می‌باشد. ما زن‌ها باید این تفاوت مهم بین دو جنس زن و مرد را کاملاً به‌خاطر بسپاریم.

شوهر شما، نظیر بسیاری از مردان، از لحاظ عاطفی شاید به یک جام خالی بماند و شاید عاری از عواطف به نظر برسد که قادر نیست احساسات واقعیش را نسبت به شما ابراز کند. به خاطر بسپارید او در فرهنگی رشد کرده که به او یاد داده‌اند (مرد هیچ‌وقت نباید گریه کند). بنابراین او یاد گرفته که احساساتش را برای خودش نگاه دارد، در حقیقت آن را در خود خفه کند.

آیا تاکنون احساس کرده‌اید که وقتی به شوهرتان می‌گویید که چقدر دوستش دارید او به اندازه کافی احساساتی نمی‌شود؟ اما به او بگویید «من تو را تحسین می‌کنم» ببینید که چه اتفاقی می‌افتد. اگر می‌خواهید او افکار و احساساتش را بیان کند، او را آزاد بگذارید، این کار را باید با پرکردن جام خالی وجود او با «تحسین شخصیت و کارهایش، آغاز کنید، زیرا جام وجود او باید ابتدا لبریز از احساس باشد تا قادر به انتقال احساس و افکارش شود و گرنه تا هنگامی که این نیاز روحیش برآورده نشده است، قادر نیست چیزی را به شما عرضه کند و هنگامی که جام وجودش لبریز شد، حدس بزنید که فوران احساساتش متوجه چه کسی خواهد شد؟ آری همان کسی که این جام را پر کرده است یعنی شما! باید به او احترام بگذارید. واژه احترام بنابر تعریف فرهنگ لغت، به معنای: «حفظ حرمت، تکریم شخصیت، ارج نهادن، ستایش و تمجید» است، نه تملق و چاپلوسی و تحقیر خود در برابر دیگری.

به عنوان یک زن، شما آرزو دارید که مورد عشق و علاقه همسرتان باشید، درست می‌گویم؟ اما، شوهر شما به‌عنوانی یک مرد، آرزو دارد که شما وی را تحسین کنید. زیرا این نخستین نیاز اوست. زنان، نقاط قوتی دارند که این نقاط قوت آنها نسبت به مردان بیشتر است. یکی از این نقاط قوت، همان حس رأفت، مهربانی و بخشندگی است، اصولاً طبیعت زن طوری است که بخشنده است. البته بعضی از زنان از این موضوع ناراحت هستند زیرا فکر می‌کنند که این امر موجب سوء استفاده مردان می‌شود.

«محبت و احترام از مقوله نور و حرارت است و ابتدا کانون شروع آن را که یک قلب لطیف و پاک است روشن و گرم می‌کند و سپس پرتو آن بر وجـود دریافت کننده یعنی همـان کسـی که شما دوستش دارید می‌تابد. هیچ‌کس برای چیزی که به‌دست آورده است پاداشی دریافت نمی‌کند، بلکه، افتخار و پاداش نصیب کسانی می‌شود که کرداری بخشنده و ایثارگر دارند.»


شما دقیقاً همان شخصی هستید که شوهرتان نیاز دارد احساس کند در نظر شما، فردی باارزش و قابل احترام است و در قلب شما جایگاه ویژه‌ای دارد. با شما ازدواج کرد زیرا فکر می‌کرد که شما مناسب‌ترین فرد برای زندگی با او در این دنیا هستید. ممکن است در دنیا بهترین پاداش‌ها را دریافت کرده باشد، ولی بیش از آن او به حمایت و تحسین شما نیاز دارد. یک مرد برای احساس یک زندگی ارزشمند، نیاز به تحسین دارد، و گرنه انگیزه‌های لازم برای تلاش و رشد خود را در صحنه‌های مختلف حیات اجتماعی خویش از دست می‌دهد.


در کنار هر مرد موفق و توانمندی یک زن شاداب و قوی قرار دارد که او را با تمام وجود دوست دارد و صادقانه او را تحسین می‌نماید.


منبع : راز موفقیت زنان در خانواده

تدوین : انور پیرزاده ، کارشناس امور تربیتی ، مشاور و مدرس خانواده

راز موفقیت در زنان

قسمت اول

راز های موفقیت زنان


هرگز خودتان را دست کم نگیرید.وقتی دیگری از عهده کاری بر آمده باشد- به احتمال زیاد شما هم میتوانید. هنگامی می توانید زن کارآمدی باشید که مسئولیت کامل زندگی وآنچه رابرایتان پیش میآید بر عهده بگیرید. نقطه آغاز تصمیم های بهتر نقطه پایان تصمیم های بد تراست. همواره ببخشید وفراموش کنید-اما بگیرید وبه خاطر بسپارید. حداقل شرط لازم برای موفقیت درهر زمینه ای یادگیری مداوم است. آن چه بیش از هرچیز باموفقیت وخوشبختی همسویی دارد-خوش بینی است. اگر با تمام وجود به چیزی اعتقاد داشته باشید سر انجام به واقعیت می پیوندد. ازسلامت جسمانی خود به بهترین نحومراقبت کنید.نیرو ونشاط برای موفقیت وخوشبختی ضروری است. لبا سهایتان را با دقت انتخاب کنید.طرزلباس پوشیدن باید درشما قدرت وتوانایی ایجاد کند. همه از همه چیز باخبرمیشوند.هرگزحرفی راکه مایل نیستید کسی بداند به هیچ کس نگویید. ازکسانی که به شما کمک می کنندتشکر وقدردانی کنید.واین احساس قدردانی رادربرخوردهایتان داشته باشید. هرگز تصور نکنید که همه چیز رامیدانید-سوال کنید زیرا آینده متعلق به کسانی است که میپرسند. دور اندیش باشید وبرای داشتن یک زندگی مستقل وامن در آینده از امروز برنامه ریزی کنید. حداقل ۱۰درصدازدرآمدخالص خود را پس انداز کنید.

همیشه با خودتان مثبت وقاطعانه حرف بزنید. مدیریت زمان در حقیقت مدیریت زندگی است وزنانی موفق هستند که از وقتشان خوب استفاده میکنند.

ادامه مطلب ...

همسرداری

یکی از دوستان زحمت کشیدن این مقاله رو نوشتن گذاشتم که همه بخونن و نظراشون روبگن -با تشکر از آقای جمشیدی


همسرداری

نیازهای احساسی زنها و مردها تفاوتهای اساسی با یکدیگر دارد. در چالشهای روحی زنها به اشتراک و مردها به انزوا نیاز دارند که در نتیجه این اختلاف نیازهای احساسی زن و مرد بدجوری برای هم شاخ و شونه میکشند….جالبه که میدونیم هر 2 طرف با نهایت صداقت به پیش می آیند تا خود را برای دیگری 6 تیکه کنند ولی نتیجه کاملاً عکس شده و باعث تحریک همدیگر میشوند.خودشون هم کف میکنند که د بیا...یعنی چی؟؟؟!!!مثلاً زن فکر میکند با سؤالات پی درپی و ابراز دلواپسی به نظر همسرش یک زن مهربان جلوه میکند در حالیکه مرد یواشکی فکر میکند که تحت سلطه قرار گرفته و یکهو تحریک میشود که خود را آزاد کند!!!پس اعلام میکند که:..خانم میزاری یه 2 دقیقه نفس راحت بکشیم یا نه؟…زن هم گیج و منگ میشود و اصل قضیه را زیر سؤال میبرن…یعنی علاقه…زن شوهرش رو با خودش میسنجه و میگه: اگه منو دوست داشت میفهمید که چقدر به فکرشم…واقعت اینه که این رفتاریست که زنها دوست دارند با آنها بشود و کلی هم باهاش حال میکنند ولی مرد اگر در شرایط نامناسب مثل خستگی باشد این رفتار حکم دریل را برایش دارد!!!
مردها هم بدتر از زنها…وقتی میبینند که زن ناراحت است وی را با حالات خود میسنجند و بهترین دارو را برایش تجویز میکنند…تنهایی!!!…او خیلی رومانتیک زنش را به حال خود رها میکند تا برای خودش بال بال بزند و با خودش کنار بیاید.بعضی از مردها هم در این مواقع میشن آخر درک کردن و به همسرشون میگن:…نگران نباش..چیز مهمی نیست!!!
در این لحظات زنها اگر قدرت داشتند شوهرانشان را خفه می کردند!!!…آخه آدم حسابی…این چه وضعه ادراکه؟.چرا نمی خواین این تفاوتها رو درک کنید؟؟….بابا، به پیر ، به پیغمبر ، نیازهای احساسی و ادراکی شما با هم فرق داره….تو رو خدا اونها رو یاد بگیرین و درست عکس العمل نشون بدین…برای احساس خوشبختی لازم نیست روزی 20 بار چشماتونو خمار کنین ، لباتونو چوله کنین ، بگین   I LOVE YOU....زهرمار….کوفت….
آقایون بدونن…

1- باید به همسرتون نشون بدید که بهش توجه ویژه دارین تا او حس کنه که دوستش دارید.
2- باید با حوصله به حرفاش گوش بدید تا احساس کنه که درکش میکنین.
3- باید یه حقوقش احترام بذارین تا بدونه به شخصیتش علاقمندید.
4- باید باهاش صمیمی باشین تا احساس خوشنودی کنه.
5- باید بهش اجازه بروز و ارائه بدید تا احساس اعتبار کنه.
خانومها توجه داشته باشین….
1- باید رفتار شما با شوهرتون توام با پذیرش باشه تا حس کنه که بهش اعتماد دارین.
2- نباید سعی در تغییر اون داشته باشین تا احساس اطمینان کنه و خودش تغییر بوجود بیاره.
3- باید ازش قدردانی کنین تا انگیزه پیدا کنه.
4- باید نشون بدین که به تواناییهاش اعتقاد دارین.
5- بهش نشون بدید که بهترین انتخاب شما اون بوده….

رفتارهایی که باعث نابودی عشق می شود!

رفتارهایی که باعث نابودی رابطه عاشقانه زن و شوهر می گردد


البته در مورد آقایان


۱ – شوهرهایی که تعصب بی جا را با غیرت اشتباه گرفته اند.
خانمش را چون یکی شی می پندارد. به نام دوستی و عشق، او را  با توهمات خود زندانی کرده و قوانین ممنوعیت را برای همسر خود وضع می کند. مثلا: جواب دادن به تلفن ممنوع؛ رفتن به خانه پدر و مادر ممنوع؛ سرزدن به دوستان ممنوع؛ درس خواندن و دانشگاه رفتن ممنوع؛ داشتن شغل ممنوع؛ اردو و مسافرت ممنوع؛ استفاده از رایانه و اینترنت ممنوع؛ خندیدن با صدای بلند در محیط خانواده و محارم ممنوع؛ تعریف و توضیح در مورد آقایان ممنوع؛ رفتن کنار پنجره ممنوع؛ نامه نوشتن ممنوع؛ بیرون رفتن از منزل ممنوع .
 
۲ – شوهرهای سلطه جو، زورگو و کنترل کننده؟!
 چنین شوهرانی حق انتخاب را به کلی از همسرشان می گیرند و این حق انتخاب را فقط برای خود به رسمیت می شناسند.

از تصمیم های مهم و کلی تا جزئی ترین مسائل باید زیر نظر آنها و به فرمان آنها باشد. به عنوان مثال بعضی از اعمال و مستبدانه این آقایان عبارتست از: تصمیم در انتخاب محل زندگی به تنهایی؛ تصمیم گیری در مورد فرزند داشتن؛ تصمیم در مورد رفت و آمد و میهمانی رفتن، تصمیم در ارتباط یا  قطع رابطه با بعضی از فامیل یا دوستان از روی دل خودشون؛ تصمیم گیری در مورد شغل خانم، تصمیم گیری در مورد رشته تحصیلی و محل تحصیل همسرشان بدون توجه به نظر او؛ انتخاب رنگ پرده ؛ انتخاب نوع مبل؛ انتخاب رنگ و نوع فرش؛ انتخاب ظروف و لوازم منزل، در اختیار گرفتن و  به نام زدن سند شش دانگ ریموت تلویزیون و ویدئو، انتخاب و تماشای برنامه های دلپسند خود از تلویزیون بدون توجه به خانواده و همسرشان؛ انتخاب نوع و رنگ لباس داخل منزل خانمشان؛ دستور به خانمشان در مورد چگونه فکر کردن، چگونه حرف زدن، چگونه احساس کردن و چگونه رفتار کردن. ( خانواده سخت گیر در تربیت)
 
۳ – شوهران بی مسئولیت؟!
این شوهران فراموش کرده اند که مراحل نوزادی، نوباوگی، کودکی و نوجوانی را پشت سر گذاشته و فرد بالغی شده اند و ازدواج کرده اند. خانواده تشکیل داده اند و صاحب فرزند شده اند. لذا در تصمیم گیری ، اجرا، و پاسخگویی نسبت به وظایف و مسئولیت های منزل خود را عقب کشیده اند و چون حبابی خود را رها کرده اند. هنوز در پی لذت طلبی انفرادی خود هستند. اینها برنامه ها و دل مشغولی های خود را بدون توجه به خانواده و همسرشان دنبال می کنند.

بدون توجه به به مسئولیت هایی که باید بپذیرند و نیازهایی که خانواده به آنها دارد، به دنبال پارتی ها، تفریحات، مسافرتها، کوهنوردی، فوتبال، استراحت، خواب، تلویزیون و فیلم و سینما، موسیقی و دوستان و کارهای انفرادی مربوط به خود هستند. آنها همیشه چون میهمانی بر سر سفره آمده منزلشان اگر وقت کنند حضور می یابند و رنجهایشان را به خانواده می ریزند و لذتهایشان را بیرون از خانواده تقسیم می کنند. این افراد گاهی تصور می کنند با دادن پول زیاد به خانواده می توانند، آنها را رها کنند.

با یک پلی استشن ، با یک رایانه و اینترنت و …، سعی می کنند همسر و فرزندان خود را به خودشان وابگذارند. و نسبت به مسئولیت در قبال همسر و تربیت فرزندان شانه خالی می کنند. (خانواده سهل گیر در تربیت)
 
۴ – شوهران بی احساس و سخت کوش:
برای این شوهران زندگی یعنی کار، کار یعنی زندگی و اینها همه یعنی پول. این شوهران خلاء وجودی خود را فقط با پول و کار پر می کنند. به بهانه های مختلف مثل داشتن اقساط، تعویض منزل یا خودرو، فراهم آوردن رفاه ، تامین آینده زندگی، مسئولیت کاری ، و …، اکثر اوقات خود را از صبح تا آخر شب و حتی تعطیلات، به دنبال کار و اضافه کاری و تجارت و مدیریت و … هستند.

گاهی بهانه های انسان دوستانه و خدمت به خلق را پیش می کشند و گاهی تعهدات کاری را دستاویز قرار می دهند. اینها از منزل ، همسر و فرزندان خود، ابتدا به صورت فیزیکی دور می شوند و کم کم از نظر احساسی و عاطفی و ذهنی فاصله می گیرند. این آقایان به همه مردم خدمت می رسانند و با آنها هستند به غیر از همسر و خانواده.
مردان دیگری را نیز می توان در این طبقه قرار داد. آنهایی که شاید این همه مشغله نداشته یا از محیط خانواده دور نیستند، ولی از نظر عاطفی ، احساسی و ذهنی فاصله زیادی از جو خانواده پیدا کرده اند. آنها هم احساسی ، همدلی ، همدردی با همسر را نیاموخته اند.

حرف زدن برای آنها سخت تر از بلند کردن خودرو  توسط قویترین مردان است. برای پاسخ یک کلمه ای به یک سئوال ، خانمشان باید کلی به به آنها التماس کند، وقتی آنها یک جمله ۳ کلمه ای به زبان می آورند، همسر آنها، به شدت ذوق زده شده و  آن روز را همه سال جشن می گیرند و سالگرد زبان گشایی آقا را غنیمت می شمارند.
اگر خانمشان با آنها صحت کند، در حال دیدن تلویزیون هستند، یا در حال تعمیر وسایل منزل می باشند، و حتی زحمت تغییر جهت نگاهشان را به طرف خانمشان ، نمی کشند. گوش شنیدن ندارند، و این کار هم برای آنها مثل شکافتن اتم و آزاد سازی انرژی هسته ای هست.

ولی متاسفانه این انرژی آزاد کردن را حق خود نمی دانند تا این اتم را بشکافند و گوش شنوا برای حرفها و احساسات خانمشان داشته باشند.
این مردان مهارت های گوش دادن، مهارتهای ارتباطی، مهارتهای هم حسی یاد نگرفته اند یا تمرین نکرده اند و یا انگیزه ای برای انجامش ندارند.
برای این آقایان، سخن محبت آمیز و عاشقانه، نوازش محبوبانه و نگاه دلبرانه به خانمشان، افسانه ای خیالی و بی فایده است. همسر این آقایان با حسرت به زوجهایی که در پارکی نشسته اند و در گوش هم نجوا می کنند می نگرند.
یک تلفن از محل کار به خانم، یک دسته گل، یک نامه عاشقانه ، یک نوازش ، و یک همدلی و هم حسی به گاه نگرانی و بیماری؛  از آرزوهای هرگز برآورده نشده ، خانم این دسته از آقایان است.
 
۵ – شوهران وابسته و غیر مستقل؟!
این آقایان به علت اینکه از بچگی تحت چتر حمایتی شدید پدر و مادر خود قرار داشته اند و همیشه والدینشان برای آنها تصمیم گرفته اند، وابسته ، ترسو و دمدمی مزاج و بچه صفت تربیت شده اند. آنها همین طور که بزرگ شده اند به جای اینکه روز به روز مستقل تر شوند، روز به روز وابسته تر شده اند. هنگام ازدواج نیز نمی خواهند در این وضعیت تغییری ایجاد کنند.

هنوز هم دستورات و تصمیم گیری های مهم زندگی زناشویی را از والدین خود اخذ می کنند. معمولا پدر و مادر این آقایان سخت گیر و مقرراتی هستند و شاید کمک مالی زیادی هم به زندگی اینها کرده باشند. مرزهای خانواده توسط این شوهران گسسته شده و مسائل محرمانه و خصوصی خانواده به راحتی به بیرون از خانواده منتقل می شود و افراد دیگر هم به خود اجازه می دهند در مسائل خانوادگی اینگونه شوهران دخالت کنند.
 
۶ – شوهران کمالگرا و خسیس:
این آقایان شخصیت وسواسی دارند. معیارهای نانوشته ای در ذهن خود ترسیم می کنند و آن را وحی منزل و تخلف ناپذیر تصور می کنند. به جزئیات زندگی زیاد کار دارند و گیر می دهند. برای هر چیز کوچکی در خانواده نظر می دهند. همیشه ترس از آینده دارند، اعتماد به نفس پائین ، و ایده آلی خواهی از مشخصات دیگر اینهاست.

با خسیس بودن و پس انداز افراطی سعی در آرامش خاطر خود دارند. همواره امروز را فدای فردا می کنند. و فردای آنها که باعث نگرانیشان بود، هرگز نمی آید. حسرت تفریح ، مسافرت ، لباس نو، میهمانی را به سادگی و با بهانه های مختلف، بر دل زن و بچه خود می گذارند. توقع زیادی از همسرشان دارند ، انتظار بی عیب و نقص بودن خانم خود را داشته و نقاط مثبت همسرشان را نمی بینند