دیباچه

دیباچه

تو همانی که می اندیشی
دیباچه

دیباچه

تو همانی که می اندیشی

مواظب حرف زدنتان با کودکان باشید!


قبل از به دنیا آمدن بچه ها با چه ذوق و شوقی  هزینه می کنیم و از انواع اسباب بازی گرفته تا لباس های جورواجور و ...تهیه می کنیم .ای کاش پدران و مادران آینده هرچند کم و کوتاه -ولی وقتی برای مطالعه پیرامون مباحث تعلیم و تربیت و نحوه برخورد صحیح با فرزندان -در نظر بگیرند.
هر چند فرزند عزیز است ولی تعلیم و تربیتش عزیزتر






۱- گذاشتن اسم روی بچه ها ” لال ” یا ” بچه بد “

اگر کودکان را نامهایی مانند احمق و تنبل و… بنامید باور می کنند که دارای این صفات و خصوصیات است. به علت آسیبی که به کاربردن این نامهای منفی به شخصیت بچه ها وارد می کند اعتماد به نفس او از بین می برد. اگر کودکی به صفت « زشت » نامیده شود ممکن است از حضور در جمع و بازی با دیگران خودداری کند اگر بگویید:‌ « کمرو» از ارتباط با همسالان و بزرگترها پرهیز می کند. چه باید گفت: با جمله ای مثبت توجه بچه را به رفتاری معطوف کنید که باید تغییر دهد. « این اتاق نامرتب و به هم ریخته است » یا « کاغذ و مدادهایت روی زمین پخش شده و باید جمع شود.»


۲- طـــرد کـــردن بچه ها ” ای کاش به دنیا نمی آمدی ” یا ” هیچکس ترا دوست ندارد “


طرد کردن بچه ها نشان دادن نفرت یا تمایل به جدایی از آنهاست. برای یک کودک دوست داشته نشدن از طرف فردی که او را به دنیا آورده به معنی دوست نداشتن از طرف همه افراد است. آنچه که یک کودک باید بداند این است که پدر و مادر بدون هیچ قید و شرطی دوستش دارند. چه باید گفت: هر روز با او گفتگو کنید و بگویید « دوستش دارید » و در آغوشش بگیرید.


۳- منفــــی بافــی ” لیاقت چیزی را نداری یا جات تو زندونه ”


بچه ها با کلمات و جمله هایی که به آنها می گوییم، بزرگ می شوند یک پژوهشگر با عده ای زندانی گفتگو و مصاحبه کرد. از آنها پرسید که به چند نفر از آنها هنگام بچگی گفته شده که زندانی خواهند شد؟ با کمال تعجب دریافت که تقریباً با پاسخ همه آنها به این سوال مثبت بود. والدین باید آینده خوبی را برای بچه ها ترسیم و پیش بینی کنند.


۴ - مقصــر داشتن بچه ها هنگام بروز مشکلات ” تو دلیل دعوای من و پدرت هستی “


مقصردانستن کودک هنگام مشکلات به این معنی است که او به دلیل کاری که به دیگران انجام داده اند سرزنش می شود بچه ها هدف آسان و در دسترس برای به گردن گرفتن تقصیر دیگر اعضای خانواده هستند. اگر بچه ها باید یاد بگیرند که مسئولیت کارهایشان را به عهده بگیرند ما باید نمونه ای از مسسولیت پذیری در برابر اشتباهات و ضعف هایمان باشیم. چه باید گفت: اگر عصبانی شدید به محض بدست آوردن خونسردی٬ از کودک معذرت بخوهید و مثلاً بگویید:« ببخشید دعوات کردم امروز خسته بودم. »


۵ - انتظارات نابجــا ” نمره ات ۱۷ شده پس ۳ نمره دیگر چه شده است تو فقط باید ۲۰ بگیری.”


پدر و مادرانی که از فرزندان خود انتظارات بی جادارند آنها را مجبور می کنند که بهترین بازیکن باشند یا در مدرسه نمره ۲۰ بگیرند. پیامی که پشت این عمل پنهان شده این است که تو در مدرسه به اندازه کافی خوب نیستی. داشتن انتظار بی جا تنها اعتماد به نفس کودک را از بین می برد. چه باید گفت؟ با تاکید به نکات مثبت بگوئید: خیلی عالی است که نمره های ۲۰ زیادی در کارنامه ات داری اشکالی ندارد نمره ۱۷ گرفتی چون تو تمام سعی خود را کردی و هر انسانی ممکن است اشتباه کند سعی کن اشتباهاتت در آینده کمتر شود لزومی ندارد همیشه و همه کس نمره ۲۰ بگیرند.


۶- مقـــایسه کـــردن ” چرا مثل پسرخاله ات نیستی ؟ وقتی به سن تو بروم، دو کیلومتر پیاده به مدرسه می رفتم. وقتی به کودک می گویید که رفتارش مثل خواهرش خوب نیست.


تخم حسادت و بددلی را بین فرزندان خود می کارید. بچه ها نباید در خانواده و فامیل مقایسه شوند چون در مقابل خواهران و برادران خود احساس بی ارزشی و بد بودن را خواهند داشت. حتی تعریف مثبتی هم می تواند همین نتیجه را داشته باشد. وقتی می گوید: « تو در بازی فوتبال از برادرت بهتری » همان احساس مقایسه و ناسازگاری را بین آنها به وجود می آورید. بهتر است بگویید: تو در بازی فوتبال به اندازه برادرت هنگامی که به سن تو بود خوب هستی. از سال گذشته تا به حال در زبان پیشرفت کرده ای.

۷ - شـــرم زدگـــی ” باید از خودت خجالت بکشی. درست مانند یک بچه رفتار می کنی. نمی توانم باور کنم از این گربه کوچک می ترسی.”

هنگام خجالت٬ کودک٬ احساس می کند نقص دارد یا بی لیاقت است. خجالت کشیدن بیشتر از این که رفتار او را درست کند موجب از دست رفتن روحیه و تحقیر او می شود. برخی پدرها و مادرها با انگشت گذاشتن روی نقاط ضعف کودک، مانند شب ادراری او را تحقیر می کنند. خجالت زده کردن کودک موجب می شود که او عوامل تحقیرش را پنهان کند. بهتر است بگویید: گریه نکن٬ تو دیگر بزرگ شده ای. گربه آنقدرها هم ترسناک نیست.


۸ - تهدید کـــردن ” اگر نیایی می روم و اینجا تنها می مانی. اگر دوباره این کار را انجام دهی، به پلیس می گویم ترا ببرد.”

تهدید گفتن جمله یا کلمه اغراق آمیزی است که پدر و مادر به کار می برند تا کودک را بترسانند مانند این جملات: « اگر درست رفتار نکنی تمام استخوانهایت را می شکنم » تهدید موجب ترس در کودک می شود و او احساس می کند که در محیطی ناامن و پر از دشمن زندگی می کند. تهدید به تنها گذاشتن کودک برایش بسیار دردناک و سخت است چون او بسیار حساس است و برای نیازهای اساسی و اولیه زندگی با پدر و مادرش نیاز دارد. آنچه باید گفت: به بچه ها باید هشدار داد نه تهدید برخلاف تهدید٬ هشدار واقعی و معقول است. با گفتن جمله « اگر …. در نتیجه …» به او هشدار می دهید که نباید به رفتار بدخود ادامه دهد. مانند « اگر دوباره خواهرت را بزنی، دیگر نباید با او بازی کنی.»

نظرات 17 + ارسال نظر
ندا مامان رادین یکشنبه 10 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 01:18 ب.ظ

خانمی منم برات فرستادم

شیوا یکشنبه 10 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 01:23 ب.ظ

شادی یکشنبه 10 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 04:43 ب.ظ http://parchine-raz.blogsky.com/

آره عزیزم
البته من زدم واسه شون تا لبخندهاشون مرکز توجه بشه
چه پست جالبی گذاشتی
دستت درد نکنه

مروارید دوشنبه 11 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 01:14 ق.ظ http://eydeletanha.persianblog.ir

سلام مامانی مهربان
خوبی عزیزم؟باز هم اطلاعات خوبی بود...ممنون...راستی به روزم

مجید ( یادداشتهای یک وبلاگر ) دوشنبه 11 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 02:04 ق.ظ http://www.majid-85.persianblog.ir

سلام دوست عزیزم////////////من به روزم//////////سری بهم بزن/////////////////

سید رسول اسلامی دوشنبه 11 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 08:53 ب.ظ http://www.jomleroozane.blogfa.com

سلام آزاده... دوست عزیز... از حضور سبزت در جمله روزانه همیشه سپاسگذارم... من توی مطلب قبلیت شخصیت ۲ درآمدم و خیلی خوشحالم.... لابد می پرسی چرا؟ خوب برای اینکه شخصیت ۳ و ۴ نشدم... اما آپ جدیدت خیلی به کارم میاد... واسه خواهرزادم که این روزها توی ونه زیاد مشکل داره و من روی مشکلاتش تمرکز کردم ... اما نمی دونم چگونه با خواهرم و دامادمان کنار بیام... نگرانشم... کار فرهنگی و این چیزها هم زیاد کردم روی خواهرم و دامادم... فقط نگرانم... این روزها یه مقدار شرایط بهتره... درس هاش داره بهتر میشه... البته من امید دارم ... و نگرش مثبت رو دارم به اون که اول راهنماییه و دختره تزریق میکنم... کمکم کن... این حرف های من رو هم نمیش نده... ممنون... کمکم کن...

سید رسول اسلامی سه‌شنبه 12 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 07:00 ب.ظ http://www.jomleroozane.blogfa.com

سلام دوست عزیز... دارم با مطلبت یه پاورپوینت درست می کنم...
خیلی باهاش انرژی گرفتم.... میخوام هدیه بدم به خواهرم و دامادم...
توی اون هم از عکس های خواهرزاده ام استفاده کنم... فکر کنم ایده جالبی باشه... امیدوارم جواب بگیرم...

ساقی جیغ !!! سه‌شنبه 12 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 08:12 ب.ظ http://aroomjighbezan.blogsky.com

چه بچه ی خوب و باشعوری میشه اون بچه ای که اینطوری تربیت شه ...

ندا مامان رادین چهارشنبه 13 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 11:59 ق.ظ

آزاده جون موفق شدی ببینی؟
سورنا کوچولو در چه حاله؟

ندا مامات رادین چهارشنبه 13 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 09:45 ب.ظ

وای آزاده جون من 26 کیلو اضافه کردم
خیلی سخت بود یکسال که گذشت 18 کیلو کم کردم و سال بعد فقط 3 کیلو الانم 5 کیلو اضاف دارم ولی حوصله ندارم

رها پنج‌شنبه 14 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 12:06 ق.ظ http://lamakan.blogsky.com

سلام عزیزم. امیدوارم که شاد و سلامت باشی. مرسی از حضورت و من را ببخش به خاطر قصورم...راستی چه خوبه که به مسائل روانشناسی اون هم زوجین و کودکان علاقمندی.امیدوارم که زندگی شادمانه داشته باشی همیشه ایام

هاله مامان ارشیا پنج‌شنبه 14 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 08:11 ق.ظ http://mykindlyarshia.persianblog.ir

چقدر وبلاگتون زیباست و مطالبش خواندنی

مرسی عزیزم

رامین پنج‌شنبه 14 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 11:15 ق.ظ http://ramiblue22.blogfa.com

ما اگر ز خاطر خدا نرفته ایم
پس چرا به داد ما نمیرسد
ما صدای گریه مان به آسمان رسید
از خدا چرا صدا نمیرسد
××××××××××××××××××××××××
درود بر شما
سپاس از حضور شما.امیدوارم روز به روز موفق تر باشید.مطالب شما جالب و زیباست .به امید دیدار مجدد شما.

پیروز و شاد باشید
Persian Boy

باران پنج‌شنبه 14 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 12:13 ب.ظ http://webloge-man.blogfa.com/

سلام
وبلاگ مفید و اموزنده ای دارین تبریک میگم
با اجازتون من شما رو لینک میکنم چون موفق نشدم همه مطالب و بخونم
پ.ن: خوشحال مشم به وبلاگ منم سر بزنید
شاد و پیروز باشید

لطف داری عزیزم

شادی پنج‌شنبه 14 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 02:10 ب.ظ http://parchine-raz.blogsky.com/

سلام
مرسی عزیزم خودت چطوری
قالبت خیلی خوشگله
......
من دلم می خواهد
خانه ای داشته باشم پر دوست
کنج هر دیوارش
دوستهایم بنشینند آرام
گل بگو گل بشنو
هر کسی می خواهد
وارد خانه پر عشق و صفای من گردد
یک سبد بوی گل سرخ
به من هدیه کند
شرط وارد گشتن
شست و شوی دلهاست
شرط آن داشتن
یک دل بی رنگ و ریاست
بر درش برگ گلی می کوبم
روی آن با قلم سبز بهار
می نویسم ای یار
خانه ما اینجاست
تا که سهراب نپرسد دیگر خانه دوست کجاست

داستانسرا(عمولی) جمعه 15 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 11:03 ق.ظ http://www.amoooly.blogfa.com

سلام .موارد بسیار مهمی راتذکر دادید .منهم میخواهم مورد نهم را بااجازه صابخونه اضافه کنم.
9)شرطی کردن کودکان:مانند " هوا سرده اگه خودتو نپوشونی سرما میخوری"و بچه شرطی میشود که هروقت هوا سرد شد حتما سرما بخورد." عرق کردی آب خنک بخوری سینه ات درد میگیره"و بچه برنامه ریزی میشود که هروقت بدنش داغ بود و آب خنک خورد حتما ناراحتی سینه بگیرد...."چرا جاتو خیس کردی؟؟؟؟؟؟"و بچه این عمل را بسیار قبیح دانسته ومطمئنا در بزرگسالی به یبوست مزمن مبتلا خواهد شد.
واقعا ریشه بسیاری ازبیماریها درهمین عدم رعایت درست حرف زدن بزرگترهااست.

روزبه شنبه 4 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 09:44 ب.ظ http://khoda-o-ma.persianblog.ir/

زیبا و دلنشین است
قلم نوشتاری شیوا و زیبایی داری
مطالب جالبی را در وبلاگت قرار داده ای , همیشه موفق و پایدار باشید , من یک تازه وارد به این وادی وبلاگ نویسی هستم به ما نیز سری بزنید و نظر دهید تا ما از آن استفاده کنیم. در ضمن در صورت تمایل تبادل لینک کنیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد