دیباچه

دیباچه

تو همانی که می اندیشی
دیباچه

دیباچه

تو همانی که می اندیشی

تولد سورنا

تولد سورنا

هفدهم بهمن سال 87 ساعت 10 صبح سورنای گلم توی بیمارستان قدس اراک به دنیا آمد .الان دقیقا 1 سال میگذره با همه تجربه ها وشیرینیها و ...وقتی از بیمارستان آمدم خونه خیلی درد داشتم شیرم هنوز نیامده بود و سورنا گرسنه بود از طرفی اصلا مکیدن بلد نبود و من حسابی کلافه بودم و شروع کردم به گریه ، مادر شوهرم بهم گفت تا چشم بهم بزنی سورنا بزرگ شده و اصلا نمییفهمی چی شد ،سال دیگه این موقع در تدارک تولدشی و ...منم تو دلم گفتم خوش به حالش با این صبر و حوصله اش هنوز بند ناف پسرم نییفتاده چه برسه به تولد!

ولی حالا میبینم واقعا همینطوره یک ماهه که در تدارک تولدشم و دنبال برنامه ریزی و ...

هفدهم بهمن شنبه یه تولد جانانه برای پسرمون گرفتیم آخه اولین سالگرد تولدش بود

اینم از کارت دعوت مراسم




سورنا در حال تعجب!



سورنا در روز عاشورا این لباسها رو خاله آیدا براش خریده



























یه خانم نوری دارم که بدون اون واقعا تو زحمت میافتم از 2 رو ز قبل ازتولد سورنا امد کمکم و غذا ها و دسرها رو آماده کردیم من هر وقت مهمون دارم و تعداد مهمونها بالاست غذا از بیرون میگیرم ولی با وجود اینکه 45 تا مهمون داشتم خیلی دوست داشتم برای تولد سورنا خودم غذا درست کنم(البته بازم برنجشو دادم بیرون)


خورشت فسنجون +خورشت آلو اسفناج+مرغ+دلمه برگ+سوپ جو درست کردم با ژله +سالاد+ماست و خیار+شله زرد


البته دلمه و شله زرد رو مامانم زحمت کشید

تولد از ساعت 8 تا 12 شب بود و جای همه دوستان خالی خیلی خوش گذشت البته ناگفته نمونه پرستار فوق العاده سورنا هم خیلی کمکم کرد و از عصر آمد و سورنا را خواب کرد که شب سر حال باشه  خداییش پرستار خیلی خوبی گیرمون آمده فوق العاده آدم با وجدان و بچه دوستیه و مثل بچه های خودش سورنا رو دوست داره

توی آپارتمانی که ما هستیم مادر شوهر و برادر شوهرم هم زندگی می کنن و همشون میگن هر وقت از توی پله ها داریم رد میشیم صدای سورنا و پرستارش میاد که با هم مشغول بازی هستند منم خیالم راحته و با خیال راحت میرم سر کار آخه اصلا دوست ندارن بمونم تو خونه و عمرمو صرف غذا درست کردن و ظرف شستن و جارو و... بکنم صبح تا ظهر سر کارم و عصر پیش پسرم مشغول بازی و خونه داری هستم خوشبختانه توی کارم هم پیشرفت کردم و خیلی خوشحالم که از درسی که خوندم و زحمتی که کشیدم استفاده میکنم کلا آدم پر جنب و جوش و فعالی هستم و دوست دارم برنامه ریزی های مختلف داشته باشم تا مدرسه میرفتم تو تیم بسکتبال بودم و دنبال مسابقات توی دانشگاه هم دنبال راه اندازی یه نشریه بودم و تا سال اخر چاپ میشد الان هم که سر کارم و یه مجموعه جدید چاپ کردم خیلی دنبال کاراش بودم چند سالی طول کشید ولی بالاخره چاپ شد

اسم کتابم اینه:فکر مانند چتر نجات است فقط وقتی عمل میکند که باز شده باشد


هر کدوم از بچه ها خواستند اسم و آدرس رو برام میل کنند با کمال میل میفرستم براتون

خلاصه این چند وقت درگیر کار و چاپ کتاب و ار همه مهمتر سورنا بودم وحید هم هر کاری از دستش برامد برای چاپ مجموعه ام انجام داد منم کتابم رو به همسر و پسرم تقدیم کردم و اولین جلدش رو شب تولد سورنا به پسرم هدیه دادم

مقدمات کتاب دومم رو دارم انجام میدم ولی فکر کنم حالا حالاها کار داشته باشه

و اما پسر ما:تا آخر 11 ماهگیش 8 تا دندون درآورد و با کمک مبل یا مامان بابا راه میره لغاتی مثل مامان،بابا،دایی،آیدا،دد،آبه(آب)،بف(برف)،قا(ماهی قرمز)،آداده(آزاده ،منظور همان مامان است) و نانا(رعنا،دختر عموش) ،آیه (آره) و... رو میگه و حسابی شیطون شده  هر چی میخوره به کنار دستی هاشم میده ،عاشق داییشه و این عشق سوزان دو طرفه است واقعا بازی کردنشون با هم دیدنیه

خلاصه مشغولیم و سورنا با آمدنش به زندگی ما نور و صفای خاصی  داده من هر وقت از صمصم قلب ذوقشو میکنم آرزو میکنم خدا به همه بچه بده بچه صحیح و سالم

راستی وحید برام یه لپ تاپ خریده و الان سورنا خوابیده و منم مشغول تایپم کلی ذوق کردم

فعلا بای تا پست بعد

 

نظرات 54 + ارسال نظر
آیدا سه‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 10:43 ق.ظ

الهی من فداش بشم با تفلدش که توی تمام عمرم بچه ای به قشنگی سورنا ندیدم.خیلیم مهربونه غذا که میخوره به بغل دستیشم میده با قاشقفداش بشم که عین ماه میمونه ماشاالله واسه خودش مردی شده.
بعدم تبریک میگم به خواهر نمونه و گلم که این همه موفقه و با این کتابت واقعا شاهکار کردی بهت تبریک میگم امیدوارم به زودی زود کتاب دومت چاژ بشه و ما رو خوشحال کنی

ندا مامان رادین سه‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 11:14 ق.ظ

آزاده جون تولد گل پسری رو بهت تبریک میگم ایشالله که همیشه سالم و تندرست زیر سایه بابا و مامان گلش زندگی کنه
عکسهاش هم خیلی قشنگ بودن واقعا" زمان زود میگذره بچه ها بزرگ میشن و ما اونموقع متوجه میشیم عمر مفیدمون چقدر بوده.
بابت کتابت هم بهت تبریک میگم خوشحال میشم برام میل کنی عزیزم.

محبوبه آب برین سه‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 11:55 ق.ظ


تولد پسر ماهت مبارک باشه امیدوارم سالهای سال کنار خانواده اش خوش و خرم باشه

باید یه تبریک صمیمانه هم به پسرت بگم که مادر به این خوبی داره که می دونه از نظر روانشناسان و کارشناسان مسایل تربیتی مادران شاغل مادران بهتری برای کودکانشان هستند و می توانند مربی خوبی برای پیشرفت ارتباطات اجتماعی بچه ها باشند.

به همه سلام برسون جای ماهم کلی خالی بوده بزنیم برقصیم ها ... دفعه بعد ما هم میایم

مرسی محبوبه جان بیا اراک در خدمتت هستیم

تازه عروس سه‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:00 ب.ظ http://www.elaheshve.blogfa.com

تولد پسر قشنگت مبارک باشه عزیزم واقعا ناز و خوشگله ایشالا خدا برات نگهش داره
خوبه که شوهر من اینو نمیبینه وگرنه فکر کنم درسته بخورتش

فقط دیدینیه خوردنی نیست!

شیوا سه‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:12 ب.ظ

تولد پسر خوشگلمون مبارک. ایشالا تولد نوه ات!


ماشالله چه خانوم موفقی هستی. بیا یه دستی بکش رو سر من!
خوش به حالت. من خیلی کند هستم. نمیدونم چکار کنم. آدرس بدم کتابتو میفرستی؟ با امضا؟

حتما چرا که نه حتما برات میفرستم برام ایمیل بزن

ازاده سه‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:20 ب.ظ http://shabrvanekhial.blogfa.com

سلام ازی جونم چقدر این سورنا خوشکله هزار ماشاالله به قوله مامان بزرگم هزار الله اکبرتولدش مبارک انشاالله زیر سایه الله و پدرو مادر نازنینش شادو پیروز باشه .قوربون کرواتش من برم هفته به هفته.ازی من اسمشو گذاشتم شاکالخیلی شیرینه ااااااااااااای کلک ...نه خصوصی میگمدوست میدارم راستی تو رو خدا اینقدر کار نکن ازی من خسته میشه.

مرسی خاله آزاده از لطفت

ازاده سه‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:24 ب.ظ http://shabrvanekhial.blogfa.com

کلک باباشم....از کجا پیداش کردی؟؟ماشاالله.امیدوارم زیر سایه مرتضی علی خوشبخت باشید.تو اینقدر خوبی که خدا هر چیز خوبو خوشکلوسر راهت میزاره مثل منوببخشید شوخی کردم.سورنای منو بمووووووووووووووووووووووووووووووووووووچ

مرسی ممنونم واقعا دوستی با آدم فرهیخته ای مثل شما افتخاره چرا شوخی؟ جدیه جدیه!

نازنین سه‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:27 ب.ظ http://www.mosaferekuchulu.blogfa.com/

ازاده جان واقعا نمی دونم کدومو بهت تبریک بگم اول .....
تولد سورنای گلم مبارک .ایahلله همیشه کنار هم صحیح و سالم و خوشبخت باشید.خداروشکر که همه چی به خوبی برگزار شده.... عکسهاش که ماه بودن خصوصا اونی که توی صندلیش تو آشپزخونه نشسته...نگاه و لبخندش خیلی زیباست .ماشالله خدا حفظش کنه...
از اینها که بگذریم چاپ شدن کتابت رو بهت تبریک میگم ... خیلی خیلی خوشحال شدم و باعث افتخارمه که دوستی مثل تو دارم .امیدوارم باشم و موفقیتهای بعدی و چاپ کتاب بعدیت رو ببینم و بهت تبریک بگم ....
منم دوست دارم داشته باشمش به عنوان یادگاری..ولی چطوری؟
می بوسم روی ماهتونو.....
راستی چقدر تولد گرفتن سخته و دنگ و فنگ داره....

مرسی عزیزم خوبی؟ مرسی از لطفت خیلی لطف داری آرتین خودت که گوگوری تره
خدا برات حفظش کنه خیلی خوشگله

آیدا سه‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:40 ب.ظ

وایییییییییییییییییی

مهرنوش سه‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:59 ب.ظ http://www.soshiant56.pershianblog.ir

سلام آزاده جون
پسرت ماشالا واقعا دوست داشتنیه. اسم خیلی خوبی هم براش گذاشتی. به پسرعموم تبریک میگم که همچین انتخاب خوبی داشته و خوشبختانه اینقدر زندگیش شیرینه.
سورنا رو از قول من هزار تا بوس کن
بابت چاپ کتابت هم واقعا تبریک میگم بهت. خوشحال میشم اگه یه نسخه شو داشته باشم.

حتما چرا که نه حتما برات میفرستم کی میایی اراک؟
خبرم کن
امیدوارم یه نی نی خوشگل خدا به خودت و آقا مهدی بده

بـــاران سه‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:12 ب.ظ http://webloge-man.blogfa.com/

سلام ازاده جون
تبریک میگم
امیدوارم زیر سایه پدر و مادرش شاد و سلامت باشه

مرسی از لطفت

وحید سه‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 03:12 ب.ظ

آزاده جان من هم خیلی خوشحال هستم که در کار وبلاگ نویسی هم مثل کتاب نویسی و مثل بچه داری و خیلی کارهای دیگر موفق هستی امیدوارم که همیشه با همین استعداد و توانائی بتونی پیشرفت کنی و یک الگوی موفق از زن امروزی باشی .
همسرت وحید

از صمیم قلب ممنون عزیزم اگر راهنماییها و همکاریها و از همه مهمتر همکاری های ارزشمند شما نبود مطمئن باش الان اینجا نبودم
من و سورنا به داشتن همچیین بابا و همسر خوبی افتخار میکنیم

آزاده سه‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 04:52 ب.ظ http://dalanebehesht.blogfa.com

خاله فداش..قربون لباش..
به جون خودم اگه یه کمی نزدیک بودی میومدم هر روز یه دل سیر می خوردمش و ...
تولدش مبارک ..مهندس بشه ایشالا..داماد بشه ایشالا..دکتر بشه ایشالا..
از ته ته ته دلم آرزو می کنم که هر رزو زندگیت گرم تر و بهتر و موفق تر بشه و خدا چشم حسودات رو کور کنه و تن همسر مهربون و همیشه همراهت رو سالم برات نگه داره.
عزیزم با خوندن پستت خیلی خوشحال و پر انرژی شدم..راستی کتابت رو از کجا می شه تهیه کرد؟
آخه نمی خوام به زحمت بیافتی گلکم...
راستی در رابطه با چاپ کتاب و اینا می تونی کمکم کنی؟
من خیلی می نویسم...اما راستش هنوز جسارت چاپ کردنش رو پیدا نکردم..

[ بدون نام ] سه‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 06:27 ب.ظ http://saeidsatia.blogfa.com/

تولد پسری خوشگل مبارکش باشه . البته من براش جداگونه نوشتم . ۱۰۰ سالگی ای شاله .

متشکرممممممم

ازاده سه‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 09:11 ب.ظ http://shabrvanekhial.blogfa.com

سلام ازاده جون امیدوارم خستگی این تولد باشکوه از تنت بیرون رفته باشه...ازاده جونم من چند روزی نیستم میرم اصفهان قربونت برم مواظب خودتو شاکاله من باش.خیلی دوست دارم مثل همیشه هفته به هفته...یا علی...

مواظب خودت باش عزیزم

دختری در مزرعه سه‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 09:14 ب.ظ http://dokhtaremazrae.persianblog.ir

عزیز دلم تولد پسر گلت و تبریک میگم.. انشاالله که همیشه سایتون بالا سرش باشه..
دست گلتون درد نکنه بابت تولدی که گرفتید و بابت عکسایی که گذاشتید
انشاالله بزرگ بشه و قدر دان محبت های پدر و مادرش

متشکرم ممنون گلم

علیرضا چهارشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:28 ق.ظ http://www.arta17.persianblog.ir/

سلام اومدم نظر عمومی بدم دیدم ای داد بیداد همه خانوما نظر دادن اینه که روم نشد نظر خصوصی دادم
اولا بگو سورنا اسم دختره دیگه اخه شبیه پسراست بزنم به تخته چقدرم توپول موپوله
تبریک می گم تولد یک سالگیشو و تبریک دوباره بابت انتشار اولین کتابت عکس جلدشو بزار اگه گیرم اومد بخرمش
یک نکته ظریف دیگه اینکه بچه ها معمولا به طور غریزی مکیدنو یاد دارن
حالا یکی نیست بگه اخر پسر جان تو زن و بچه ات کجا بود که نظریه ارایه می دی
شاد باشی

سورنا اسم پسره
به دلایلی پسر من ۱۱ زودتر به دنیا امد به همین دلیل مکیدن رو خوب بلد نبود

مجید ( یادداشتهای یک وبلاگر ) چهارشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:44 ق.ظ http://www.majid-85.persianblog.ir

سلام آزاده خانم/////////مبارکه ان شا الله سلامت باشه/////////زهرا هم ۱۶ آذر یک سالش شد

خدا نگهش داره

مهدی چهارشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 09:41 ق.ظ http://soshiant56.persianblog.ir

سلام آزاده خانوم
تبریک بابت تولد سورنا جان ُ چاپ کتاب و این همه موفقیت.
به آقا و حید هم سلام برسونین
برقرار باشید

متشکرممممممممم

آزاده چهارشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:13 ب.ظ http://dalanebehesht.blogfa.com

بیا به وبلاگم عزیزم..لطفا توی این بازی که نه..به سوالم جواب بده..[لبخند][گل]

مامان نی نی ناز چهارشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 06:25 ب.ظ http://mahnini.blogfa.com

سلام عزیزم.
وای یعنی ۱سال گذشت؟؟مبارک باشه گلم ایشالله دامادش کنی.هزار ماشالله ببوس پسر نازتو..

مامی چجوری رمز ورود برات بفرستم؟؟اینجا که امنت خصوصی نداره

آمدم خوندم وبلاگتو ولی چرا نمیتونم نظر بزارم؟

بهشتی پنج‌شنبه 22 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:24 ق.ظ http://kbeheshti.blogfa.com

آزاده جان سلام تولد پسر گلت را تبریک می گویم و امیدوارم که همیشه سلامت باشد .
ضمناْ موفقیت در چاپ کتابت را هم تبریک می گویم و امیدوارم که همیشه موفق باشی .

داستانسرا(عمولی) پنج‌شنبه 22 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 08:31 ق.ظ http://www.amoooly.blogfa.com

ب به تفللللللللللللللللللللللللللده
تفلد مباااااااااااااااااااااااارک
حالا اگه قبل از تفلد کارتو نشونمون میدادین به جائی برمیخورد؟ما که ازاون بچه بداش نیستیم که دهفت نکرده بریم یه جائی

خوشحال میشم یه جلد از کتابتونو داشته باشم منتها بشرطیکه کادو ندین و اجازه بدین بخرم.چون معتقدم اگه دوستای وبلاگی هم تنبلی کنن و کتاب آدمو نخرن پس دیگه از بقیه چه انتظاری میشه داشت؟(معنی خفن این جمله اینه که اگه مانخریم پس کی میخره؟همش میمونه رودستتون دیگه)

فرناز و آنیسا پنج‌شنبه 22 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 04:42 ب.ظ

سلام آزاده جون
تولد گل پسرت مبارک انشااله همیشه سلامت باشه . تبریک بابت چاپ کتابت .همیشه موفق باشی
چه عجب تو بالاخره از خودت و سورنا جون هم نوشتی بازم از اینکارا بکن عزیزم

احسان جمعه 23 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:57 ق.ظ

سلامــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

احسان جمعه 23 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 02:00 ق.ظ http://ehsanmail.blogfa.com

خوبی آزاده خانم

به به تولد ـــــــــــــ تولد پسرتو به خودش و شما و دیگر دوستان وبلاگی تبریک میگم

احسان جمعه 23 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 02:02 ق.ظ http://ehsanmail.blogfa.com

چه خوب لپ تابم گرفتی آره خیلی خوب شد

از خدا میخوام وقتی بزرگ شد به معنی واقعی قدرتونو بدونه

راستی یک ماه در گیر کارای جشن بودین........

احسان جمعه 23 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 02:05 ق.ظ

عکسا واسه من کامل بعضیاش باز نشدن......


بخاطر چاپ کتابتون بهت تبریک میگم ولی موضوعشو متوجه نشدم

میشه یه کم در موردش توضیح بدی.......

سعید شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:11 ق.ظ http://www.samiiiddd.blogfa.com

سلام آزاده جان.مرسی که به وبلاگم سر زدی.
تولد پسر خوشگلت رو تبریک میگم.
الهی....
متاسفانه عکساش باز نشد!!!
از طرف من یه بوس محکم ازش بکن.
ازحق نگزریم یه کم هم به خالش رفته ها...

سعید شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:13 ق.ظ http://www.samiiiddd.blogfa.com

سلام
منو به اسم samiiiddd لینک کن.
به نام دیباچه لینکت کردم.

سورنا رو ببوس.

سعید شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:18 ق.ظ http://www.samiiiddd.blogfa.com

سلام آزاده جان
منو با این نام لینک کن لطفا : SIR.SAEID

SIR.SAEID شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:44 ق.ظ http://www.samiiiddd.blogfa.com

سلام آزاده جان
با عرض تبریک واسه چاپ کتابت
خوشحال میشم ازش یک نسخه داشته باشم.
چطوری می تونم داشته باشم ازش؟
راستی سورنا رو ببوس

دهاتی شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 09:23 ب.ظ http://afgdehati.persianblog.ir/

سلاممممممممممم
از صمیم قلب تولد پسرتونو تبریک میگم و امیدوارم صد سال در کنار هم خوش و سلامت باشید
انشا الله یه روزی یه پست برا عروسیش بزارید
متاسفانه چون از خونه کانکت شدم عکس ها بالا نیومد خیلی مشتاقم عکساشو ببینم دوباره سر میزنم در ضمن چاپ کتابتونو هم تبریک میگم ممنون که خبرم کردید
با آرزوی شادکامی روز افزون برای شما و خانواده محترمتان

می خواستم گل بزارم اینجا نبود
یه سبد گل تقدیم به نرگسی کوچولوی گلم

از این همه احساس قشنگ ممنونم من و سورنا هم به داشتن دوست خوبی مثل شما افتخار میکنیم

فرناز و آنیسا شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 11:59 ب.ظ


آپ چدید دارم

من و هسمری یکشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:56 ق.ظ http://manohasmari.blogfa.com

تولد پسر گل و نازت مبارک امیدوارم تولد شو 100 سال دیگه در کنار هم جشن بگیرید
دستتتم درد نکنه که براش تولد گرفتی که مطمئن باش پشیمون نمیشی!

مرسی عزیزم لطف داری متشکرممممممممممم

یاشار یکشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 11:55 ق.ظ http://jighar.mihanblog.com

سلام...ببخشید دیر اومدم برای عرض تبریک...امیدوارم همیشه باهم شاد و خوش باشید...

سعید یکشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 11:48 ب.ظ http://www.samiiiddd.blogfa.com

سلاااااااااااااام.....

ولنتاینتون مبارک. مخصوصا ولنتاین سورنای خووشگل.

سورنا رو ببوس.
برات آف گذاشتم بخون حتما.
-;}@ -;}@ -;}@

داستانسرا(عمولی) دوشنبه 26 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:49 ب.ظ http://www.amoooly.blogfa.com

بابام اونجا کجا بود آدرسشو گذاشته بودین؟؟؟؟؟؟؟کلی گم شدم و خوش بحالمون شد

؟

مرضیه دوشنبه 26 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 11:13 ب.ظ http://mehraamin.blogfa.com/

فرخنده باد زاد روز میوه عمرت
ببخش دیر به دیر میام
چاپ کتابت هم مبارک
منتظر صعودت به مراحل بالاتر هستیم

متشکرم دوست عزیزم

سعید سه‌شنبه 27 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:08 ق.ظ http://www.samiiiddd.blogfa.com

سلام
مرسی که سر زدی

الان آنی؟

مامان ارشیا سه‌شنبه 27 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 09:08 ق.ظ

تولد سورنا گلی مبارک باشه عزیزم
ببخشید بخدا دسترسی به نتم خیلی کم شده
عکسارو نتونستم ببینم

آزاده سه‌شنبه 27 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 10:11 ق.ظ http://dalanebehesht.blogfa.com

سلام عزیزم.
نی نی هم بهتره.منتظر جواب آزمایش هاش هستیم.
ماشالا خیلی تپلی شده..پوستش هم یه خاطر دستگاه بخور و...خیلی خوب و براق شده.
راستی توی نظرای قبلیم چند تا سوال کرده بودم..جواب ندادی...!!!

خدا ر وشکر

arash سه‌شنبه 27 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:28 ب.ظ http://www.hafez12.blogsky.com

خدا حفظش کنه خیلی بانمکه

تازه عروس سه‌شنبه 27 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 03:30 ب.ظ http://www.elaheshve.blogfa.com

سلام گلم عکسای پسر خوشگلتو به شوهرجونم نشون دادم
شوهرجونم کلی ذوق کرد و به من گفت: یاد بگیر مثلا ما هم بچه دوست داریما
منم طبق معمول براش توضیح دادم که ما فعلا شرایط بچه نداریم
خوشحالم که اول شدی

مرسی عزیزم امیدوارم یه خوشگل ترشو خدا بهت بده

شقشسا چهارشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 02:19 ب.ظ http://www.hafez12.blogsky.cvom

appppppppppppppppppppppam gaaaaaaaazaaaal jadiiiid zadam

ایمان پنج‌شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:33 ق.ظ http://atlanta.blogfa.com/

سلام

سورنای تپل مپل داداشی چطوره؟

تولدش مبارک... مرد کوچک.

[آی من]

فرناز وآنیسا جمعه 30 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 11:32 ق.ظ

به به چه کارت تولد نازی دفعه پیش باز نشد که ببینم

سید علیرضا شمس نیا شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 09:54 ق.ظ http://shamsnia.persianblog.ir

سلام
آیا شما یا اقوامتان اسباب کشی می خواهید بکنند
با مطلب
چندگانگی باربران اسباب کشی !
در وبلاگ شـمـسـه منتظر نظر و پیامتان هستم .

دهاتی شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 12:07 ب.ظ

دوباره سلامممممممممممم
راستش نمیدونم شاید مشکل مرور گر من باشه که عکسا باز نمیشه حتی URLعکسها رو هم مستقیم وارد کردم اما نشد امروز و فردا حتما میرم کافی نت
راستش خیلی مشتاق شدم این کوچولول موچول و زودتر ببینم
فعلا تا کامنت بعدیم

مامان نی نی ناز شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 04:39 ب.ظ

عزیزم پسورد برات گذاشتم..حالا نمیدونم چرا نمیتونی وارد بشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد