دیباچه

تو همانی که می اندیشی

دیباچه

تو همانی که می اندیشی

زنده اید یا زندگی میکنید؟

 

 

 

 

آیا تاکنون احساس کرده اید که کنترل زندگی از دست شما خارج شده و هرچه بیشتر تلاش می کنید کمتر نتیجه می گیرید؟ شاید زمان آن فرا رسیده است که به جای آن که به دنبال زندگی بدویم، آن را تحت کنترل خویش درآوریم و زندگی جدیدی را آغاز کنیم. درک واقعی تفاوت میان «زنده بودن» و «زندگی کردن» تا حدودی مشکل به نظر می رسد، اما پی بردن به این نکته منجر به تغییرات شگرفی در دنیای پیرامون ما می گردد.حال اگر از اوضاع موجود خسته شده اید و می خواهید زندگی کنید 10 توصیه زیر را به کار گیرید: 

1 - به یاد داشته باشید که زندگی موهبتی است که هنگام تولد به شما ارزانی شده است.

زندگی همان طوری است که به آن نگاه می کنید. می توانید بنشینید و اجازه دهید تا زندگی از شما یک مغلوب بسازد یا این که برخیزید و آن را به دست خود رقم بزنید. مایا آنجلو در این باره می گوید: زندگی مانند مادری است که هر روز صبح لباس شما را مرتب می کند و می گوید: نگران نباش عزیزم! من با تو هستم. 

2 - زندگی را برای خود معنا کنید و اهداف خود را در زندگی مشخص نمایید. 

3 - برای خود قوانین ویژه ای وضع کنید.

بسیاری از مردم بر این باورند که زندگی یک بازی است. شاید هم این گونه باشد. اما اکثر بازی ها قوانین و مقرراتی مخصوص خود دارند و شرایط برد و باخت در آنها مشخص شده است. ما مجموعه قوانین و مقررات بازی زندگی را همراه خود به این دنیا نیاورده ایم، شاید هم به ما اجازه داده شده تا خود این قوانین را وضع کنیم و برای زنده بودن، زندگی کردن و شکست و پیروزی معیارهایی در نظر بگیریم. 

4 - مسئولیت زندگی خویش را به طور کامل بر عهده بگیرید.

حال که قوانینی مخصوص به خود وضع کرده اید، می توانید مسئولیت زندگی خویش را بر عهده بگیرید. جفری ابرت می گوید: وقتی شخصاً مسئول کارهای خود باشید، برای آزادی و آزاد زیستن نیازی به کسب اجازه از دیگران ندارید. وقتی شما از دیگران اجازه می گیرید، در واقع در مورد زندگی خود به آنها حق وتو می دهید! 

5 - جزئیات را بی ارزش نشمارید و نسبت به آنها بی تفاوت نباشید.

مهم نیست که چگونه زندگی می کنیم. زندگی در مسیر پرتلاطم خود موانع بیشماری سر راه ما قرار می دهد که مجبور به مقابله با آن هستیم زیرا در غیر این صورت لذت ها و شادی های ما به طور جدی در معرض خطر قرار می گیرند. استفان وینسنت تفسیر جالبی از زندگی دارد: «زندگی با مرگ از دست نمی رود. زندگی را لحظه به لحظه و روز به روز از دست می دهیم و این در حالی است که هزاران راه نرفته در پیش روی داریم.» 

6 - کارها و عادت های نادرست خود را ترک کنید.

بسیاری بر این باورند که «ترک کردن» مفهومی منفی دارد، آیا شما نیز جزء این گروه هستید؟

برخی معتقدند افراد موفق هیچگاه اقدام به ترک کاری نمی کنند اما این گونه نیست، برنده ها اکثر اوقات به ترک مواردی می پردازند که اهداف و آرزوهای آنها را برآورده نمی سازد. 

7 - لیستی از کارهایی که قصد ترک آنها را دارید تهیه کنید.

اگر زندگی خود را دقیقاً مورد بررسی قرار دهید، خواهید دید که انجام برخی کارها روند رو به رشد شما را کـُند و یا حتی متوقف می کنند و ممکن است روی کارهای دیگر شما نیز تأثیر منفی بگذارد. این قبیل کارها را شناسایی کنید و آنها را روی کاغذ بیاورید. 

8 – عادت ها و کارهایی را که ترک کرده اید، در لیست خود علامت بزنید.

با انجام این کارها در کوتاه مدت شاهد تغییرات مثبتی در زندگی خود خواهید بود که شما را از بسیاری نکات منفی دور خواهد ساخت. پس فضای اطراف خود را برای یک زندگی جدید و کسب تجارب مثبت بیشتر مهیا کنید. 

9 - به آینده بنگرید.

با اعمال این تغییرات و ایجاد نیروی مثبت در زندگی، شما گام بزرگی به سوی آینده برداشته اید؛ پس آینده نگر، خوشبین و شجاع باشید. به طور یقین نتایج حاصله شما را شگفت زده خواهد کرد. 

10 - از تمامی امکانات اطراف خود بهره گیرید.

این نکته را فراموش نکنید که استعداد و مهارتی در شما به ودیعه گذاشته شده که هیچ فرد دیگری از آن موهبت برخوردار نیست. بنابراین از تمام مهارت ها و استعدادهای خود در جهت دستیابی به یک زندگی شاد و سرشار استفاده کنید. ارما بومبک می گوید: «امیدوارم هنگامی که در پایان راه زندگی در محضر خدا حاضر می شوم، از تمامی استعدادها و امکانات موجود استفاده کرده باشم، به طوری که بتوانم به پروردگار خود بگویم: خداوندا از هر چه به من اعطا فرمودی به بهترین نحو استفاده کردم!»

روزنامه همشهری

اولین سخنرانی فمنیستی در تاریخ


اولین سخنرانی فمنیستی در تاریخ

 

«پوران‌دخت»، پادشاه ایرانی دوره ساسانی 1400 سال پیش اولین سخن «فمنیستی» ایرانی را بیان کرد. «پادشاه چه زن باشد چه مرد باید سرزمینش را نگاه دارد و با عدل و انصاف رفتار کند.

پوران‌دخت در نامه‌ای که به سپاهیانش نوشته بود جمله فمنیستی خود را بیان کرد و خود را در لیست اولین پیروان تساوی حقوق زن و مرد قرار داد.

پس از کشتن خسروپرویز به دست پسرش شیرویه در سال 628 م، شیرویه بیش از شش ماه حکومت نکرد و دختر بزرگ خسروپرویز پوران‌دخت به سلطنت نشست.

«محمد باقر وثوقی»، استاد تاریخ باستان دانشگاه تهران درباره پوران‌دخت می‌گوید: «بر خلاف دوره حکومت هخامنشیان که جنسیت اهمیت زیادی نداشت، دوره حکومت ساسانیان دوره تفوق و برتری مرد بر زن بود. در دوران هخامنشیان، سرپرست کارگاه‌های تخت جمشید، بیشتر زن بودند. عده‌ای از زنان دو برابر مردان حقوق می‌گرفتند. این زنان، مهندسان و طراحانی بودند که بهترین و زیباترین هنرها را در تخت جمشید آفریدند. حتی زنان در این دوره جیره زایمان می‌گرفتند. دوره ساسانی کاملا متفاوت از دوره هخامنشیان بود. در امپراطوری ساسانی، زن شخصیت حقوقی نداشت و فرد محسوب نمی‌شد. زن از هر نظر تحت سرپرستی «کتک ختای» یا کدخدای خانواده بود. در چنین شرایطی پوران‌دخت در تیسفون تاج بر سر گذاشت و بدون توجه به جنسیت خود، قدرت را بار دیگر به خاندان از هم پاشیده ساسانی بازگرداند.»

وثوقی، درباره شرایط آن دوران گفت: «البته هنگامی که شیرویه و پسرش اردشیر مردند، مردان و سران ساسانی در مدائن، از میان خاندان شاهی، هیچ مردی را نیافتند که به تخت سلطنت بنشانند پس به ناچار دختر پرویز را به سلطنت نشاندند. شرایط آن زمان نشان می‌دهد که حتی کودکی برای پادشاهی باقی نمانده بود زیرا خاندان‌های حکومتگر به جان هم افتاده و کشت و کشتار بزرگی راه انداخته بودند.»

فردوسی هم در اشعار خود گفته است:

یکی دختری بود پوران بنام چون زن شاه شد کارها گشت خام

پوران‌دخت با تمام آشفتگی‌ها و طرز فکرهایی که درباره زنان در آن زمان رواج داشت تصمیم گرفت تا اوضاع کشور را سر و سامان دهد. نخست یک سال مالیات را بر مردم بخشید. با هراکلیوس، قیصر رم معاهده صلحی امضا کرد.

                        

برگرداندن صلیب مقدس حضرت عیسی به اورشلیم یکی دیگر از اقدامات مهم او بود. به افتخار بازگرداندن این صلیب در بیت‌المقدس جشن باشکوهی گرفته شد. حتی فردوسی که با به سلطنت نشستن زنان مخالف است مجبور شد در اشعارش به اقدامات او اشاره کند.

کسی را که درویش باشد، ز گنج توانگر کنم، تا نماند به رنج

ز کشور کنم دور بدخواه را بر آیین شاهان کنم راه را

پوران‌دخت به معنای دختری با چهره گلگون، نخستین زن ایرانی است که به مقام سلطنت رسید. دوران سلطنت او مصادف بود با اواخر خلافت ابوبکر و اوایل خلافت عمر.

در کتب او زنی عاقل، عادل و نیکو سیرت آورده‌اند که چون شاه شد در میان رعایا عدل را گسترش داد. وی زمانی که سپاهی برای جنگ با اعراب فرستاد در مداین بیمار شد و در همانجا درگذشت.

در دوران آشفتگی دربار ساسانی او تنها حاکمی بود که به مرگ طبیعی درگذشت. زمان حکومت او یک سال و چهار ماه بود. بسیاری معتقدند که اگر پوران‌دخت زمان دیگری به حکومت می‌رسید کفایت و لیاقت بیشتری از خود نشان می‌داد.

عکس های آنتالیا

اینم از سورنا که توی حموم ترکی خوابش برد



اینجا اتاقمون توی هتله



سورنا بعد از خوردن بشتنی کاکائویی



عاشق عکسه میگه مامان من میخندم عکس بگیر



سورنا که عاشق آب بازی هست شانسش هتلمون استخر مخصوص بچه ها داشت



اینم سورنا با لباس رافتینگ




سورنا بعد از ارتکاب جرم(یه سنگ بزرگ انداخت توی استخر)





سورنا با کلاه ترکی


تولدم

با سلام خدمت کلیه دوستان و همراهان عزیز از وقتی که فیس بوکی شدم اینجا کمتر میام و تمام گلایه هاتون رو قبول دارممممممممممممممم چشم، سعی می کنم بیشتر اینجا بیام

و اما اندر احوالات ما :یه چند روزی با دوستامون رفته بودیم آنتالیا جای همگی خالی خیلی خوش گذشت مخصوصا به سورنا که حسابی آب بازی کرد در اولین فرصت عکسشو میزارم

و اینکه امروز تولدمه تولد 30 سالگیم

یک عالمه عکس دارم حتما براتون میزارم