دیباچه

دیباچه

تو همانی که می اندیشی
دیباچه

دیباچه

تو همانی که می اندیشی

اولین عید سورنا

سلام به همه دوستان عزیز امیدوارم که سال خوبی رو شروع کرده باشید امسال هم اولین عید من و وحید بود که خونه خودمون بودیم(پارسال عقد کرده بودیم) هم اولین عید سورنا

سال خوبی رو الحمدالله شروع کردیم پسرم هم یه خورده بزرگتر شده البته با بچه کوچیک عید یه کم سخته ولی واسه سال دیگه ۱ سالش تموم میشه راحتتریم امروز سورنا ۴۸ روزشه دقیقا وقتی ۴۰ روزش تموم شد احساس کردم دیگه قشنگ میشناستم هم منو هم باباشوخیلی احساس خوبی بود

خلاصه حالا که داریم پیش میریم تقریبا به بچه داری عادت کردیم (برامون دعاکنید )

چند تا عکس هم ازش گرفتیم که در اولین فرصت براتون میذارم.همه ماجرا یک طرف خنده هاشم یک طرف وقتی سر حال باشه بهش بخندم بهم میخندهفقط شبها یه خورده بد میخوابه

از مامانایی که تجربه دارن میخوام که راهنماییم کنن

راستی عکس هفت سینمون هم در اولین فرصت میذارم

تولد سورنا

سلام به همه دوستان عزیزم 

مرسی از لطفتون و اظهار محبتتون 

سورنای عزیز هفدهم بهمن ساعت ۱۰ صبح به دنیا آمد پسرگلم ۱۱ روز زودتر به دنیا امد 

روز ۱۶ بود احساس کردم تکونهای نی نی کمتر شده رفتم پیش دکترم یه نوار قلب از جنین گرفت گفت بهتره سزارین بشی ضربان قلب جنین کم و زیاد میشه 

دیگه همون شب چهارشنبه بستری شدم پنج شنبه ۱۷ بهمن ساعت یکربع به ۱۰ رفتم به اتاق عمل و ... 

چه حالی داشتم خیلی نگران سورنا بودم شب تا صبح بیدار بودم ............ 

خلاصه بعد از به هوش آمدنم یه یکساعتی گذشت تا دیدمش وایییییییییییییییییییییییی چه حالی داشتم یه هدیه آسمونی بود که مثل ماه میدرخشید 

تا بهوش آمدم از وحید پرسیدم سالمه؟گفت آره هم سالم هم خوشگل 

وحید عزیزم کلی کمکم کرد و بهم روحیه دادخیلی کمکم کرد تا حالم بهتر شد 

مامان و خواهرهاومادر شوهر و جاریهاو برادر شوهرهاو....بیمارستان بودن روناک عزیزم هم با مامان و خواهرش اومدن خلاصه همه بودن 

ساعت ۴ صبح ۱۸ بهمن با کمک خواهرم بلند شدم و راه رفتم داشتم از درد میمیردم ولی دائم به خودم میگفتم من باید زودتر خوب بشم من در برابر این بچه مسئولم باید زودتر بلند بشم ولی شیرم یه خورده دیر تر آمد و یه خورده نی نی گرسنگی کشید 

ولی الحمدالله الان همه چیز خوب و مرتبهخدا رو صد هزار مرتبه شکر به خاطر همه چیز 

بچه ها الان یه احساس خاصی دارم که نمیتونم بگم 

راستی یه چند وقتی کمتر میتونم سر بزنم ببخشید  

راستی سورنا ۳ کیلو و چهارصد گرم بود با قد ۵۲ سانت